Abstract:
طی چند دهه گذشته، مطالعات قومی در ایران بنا به دلایلی فزونی یافته است. با وجود این، بهنظر میرسد که مسائل قومی در ایران به موضوعی حلنشدنی تبدیل شده است. منابع اطلاعاتی دور از واقعیتهای میدانی، بهعنوان یکی از دلایل ناکارآمدی سیاستهای نظام مدیریت قومی، مطرح میشود. مقالۀ حاضر در پرتو الهامات نظری مید، بلومر، جنکینز، توماس، هال، و میلتون بنت در مورد هویت جمعی، با هدف شناخت خلأها و آسیبهای معرفتی مطالعات قومی در ایران، حول این سه محور تنظیم شده است: 1) معرفی، مرور، و دستهبندی مطالعات پیشین قومی در ایران؛ 2) نقد و بررسی مطالعات قومی در ایران؛ 3) پیشنهاد الگویی برای مطالعات قومی در ایران. برای انجام پژوهش از روش توصیفیـتحلیلی و تکنیک نقشه پیشینه و فرم استخراج مطالب استفاده شده است. میتوان به طراحی حوزۀ مطالعاتی جامعهشناسی هویت برمبنای سه قضیه بنیادین برگرفته از مفاهیم جهان رسانهای، جهان واقعی، و هویت در کنار ارائه الگویی متکثر از هویتطلبی قومی، بهعنوان یکی از مهمترین دستاوردهای مقاله اشاره کرد.
Machine summary:
مقالۀ حاضر در پرتو الهامات نظری مید، بلومر، جنکینز، توماس، هال، و میلتون بنت در مورد هویت جمعی، با هدف شناخت خلأها و آسیبهای معرفتی مطالعات قومی در ایران، حول این سه محور تنظیم شده است: 1) معرفی، مرور، و دستهبندی مطالعات پیشین قومی در ایران؛ 2) نقد و بررسی مطالعات قومی در ایران؛ 3) پیشنهاد الگویی برای مطالعات قومی در ایران.
پراکنش فضایی اقوام، قرار گرفتن همتباران اقوام ایرانی در آنسوی مرزها، تحولات منطقهای، بهقدرت رسیدن برخی از اقوام یادشده در کشورهای همسایه، برش تاریخی ویژه جمهوری اسلامی ایران پس از انقلاب، جهتگیری قدرتهای هژمونیک بینالمللی در برابر ایران، فراگیر شدن گفتمان حق تعیین سرنوشت در کنار دلایل و عوامل داخلیای مانند توسعۀ نامتوازن منطقهای، شکلگیری شکافهای مختلف اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، و سیاسی روی شکاف قومیتی، سیاستهای فرهنگی تمرکزگرا، و کنش و واکنش نخبگان قومی و سیاسی در مورد اقوام، شرایط ویژهای را برای این جامعه متکثر ایجاد کرده است.
علی امیدی و فاطمه رضایی (1389) در پژوهشی که در مورد دانشجویان چهار قوم ایرانی (کرد، بلوچ، عرب، و آذری) انجام دادهاند، به این نتیجه رسیدهاند که ابعاد فرهنگی هویت قومی در رویارویی با هویت جهانی، روبهافول بوده و در مقابل، ابعاد سیاسی و مطالبات سیاسی آنها از دولت مرکزی، درحال افزایش است.
در این پژوهشها، تفاوتهای رسانههای گروهی در حوزۀ هویتطلبی قومی، ازقبیل نوع رسانه و الگوی مصرفی آن، درنظر گرفته نشده و از سوی دیگر، به سازوکارهای تأثیرگذاری رسانهها توجهی نشده است؛ بنابراین، یکی از آسیبهایی که در مطالعات مربوط به رسانه و قومیت در ایران نادیده گرفته شده است، سازوکار هویتسازی، غیریتسازی، یا الگوهای هویتسازی در راستای سیاست هویتی رسانهها است.