Abstract:
بحث خلاقیت نفس انسان در رشتهها و حوزههای مختلفی چون روانشناسی و تعلیم و تربیت - بهویژه از جنبة شیوههای پرورشی آن در انسان - مورد توجه واقع شده است. در فلسفه و عرفان اسلامی نیز این بحث در دو حوزة معرفتشناسی، کرامت و اعجاز مطرح میشود. ملاصدرا با توجه به اصول نفسشناسی و معرفتشناسی ویژة خود هم جنبة معرفتشناختی و هم خلاقیت را در حوزه اعیان خارجی بحث کرده است. وی در حوزة معرفتشناسی خلاقیت بر این باور است که هرچند خلاقیت نفس از جنبههای خداگونگی انسان است، اما خداوند ابداع و خلق از نیستی میکند؛ حال آنکه نفس انسان در همة مراحل ادراک حسی، خیالی و عقلی از مواد، وسایط و ابزار استفاده میکند و خلاقیت و ابداع نفس به معنا و کاربردی که برای خداوند لحاظ میشود، دربارة انسان صادق نیست. این پژوهش بر آن است که این جنبة معرفتشناختی خلاقیت را در ادراکات حسی، خیالی و عقلی با استناد به عبارات خود ملاصدرا در مهمترین آثارش بررسی و تحلیل کند و در پایان برخی فایدههای مهم آن را - نظیر اثبات مقدمات معاد جسمانی و تحقق سعادت و کمال حقیقی انسان - با وصول به مرتبة عقل، بهاجمال بیان کند.
The creativity of human's soul is discussed in different fields such as psychology، education and upbringing – especially regarding the methods of increasing creativity in human being. This discussion is mentioned in Islamic mysticism and philosophy as well in the two fields of epistemology and miracles. Considering his special principles for egology and epistemology، Molla-Sadra has discussed the two aspects of epistemology and creativity for external objects. Regarding the epistemology of creativity، he believes، although soul's creativity is one of the Godlike aspects of human being، but God invents and originate from non-existence while human's soul uses material، intermediates and tools in all the levels of his sensory، imaginary and rational perceptions; and the meaning of soul's creativity used for God is not true with respect to human being. This research will try to study and analyze this epistemological aspect of creativity in sensory، imaginary and rational perceptions using Molla-Sadra's words in his outstanding writings and will briefly explain some of its important uses – such as proving the introductions of corporeal resurrection and fulfillment of human's real perfection and prosperity - when it reaches to the level of reason
Machine summary:
مقدمه موضوع خلاقيت نفس در فلسفۀ اسلامي - به ويژه حکمت متعاليـه و عرفـان - جايگـاه خاصي دارد و ملاصدرا اين خصوصيت خاص انسان را نقطۀ مشترک انسـان و خداونـد ميداند؛ زيرا خداوند فرموده اسـت کـه انسـان را بـر صـورت خـويش آفريـده و او را جانشين خود قرار داده است ؛ ازاين رو يکي از وجوه خداگونگي انسان همين قـدرت او بر آفرينش و ايجاد صورت هاي ذهني و ادراکها در همۀ انسان ها و عينيت بخشـيدن بـه اين صورت ها و ادراکها در اولياي الهي و عرفاست .
مضمون حديث منقول از حضرت فاطمه ع و نيز سخن امام علي ع دارد و به نظـر ميرسد مراد ملاصـدرا و اين احاديث آن است که خداوند در آفرينش خود، ظهـورات خود را از چيز ديگري نيافريده است ؛ بلکه چون خداوند بسيط الحقيقه اسـت ، جـامع همۀ اشياست و چيزي غير او وجود نداشته که بخواهد از آن خلق کند و اينکـه گفتـه از نيستي خلق کرده است ، به نظر ميرسد به تفاوت ميان ابداع خداوند و انسان اشاره دارد؛ زيرا آنچه انسان خلق و ابداع ميکند با توجه به صورت ها و نمونه هاي بيرون از خود است که انسان آنهـا را درک مـيکنـد و بـه تجزيـه ، ترکيـب و تصـرف در آنهـا ميپردازد و امر جديدي را ايجاد ميکند؛ اما امر ابداعي خداوند بدون هيچ پيشـينه اي ظهور مييابد، اين نوع ابداع تنها ويژٔە خداوند است .