Abstract:
«معنا» از پردامنهترین موضوعات علوم اجتماعی مدرن و پستمدرن است. یکی از بدیعترین و جامعترین تفسیرها دربارۀ معنا را چارلز ساندرز پرس در زمان حیات خود ارائه نموده است. این مقاله میکوشد به بررسی ویژگیهای نشانهشناسی پرس، ازجمله فرایند نشانگی، تولید معنا، کاربرد نشانهها، دلالت و نگاه عملی به نشانه و ساخت معنا بپردازد. از آنجایی که، نظریۀ نشانهشناختی پرس در بعد معرفتشناختی و وجودشناختی، بر تحلیل تفکّر و ساخت معنا استوار شده است، به نظر وی، جهان و هر آنچه در آن است، از منظر نشانه و معنا شناخته میشود، و برداشت وی از نشانه، در نگرش او به جهان، تعیینکننده است.
زیربنای نشانهای پرس تمایز پیچیده از مقولههاست. پرس نشانه را در ارتباط با این سه مقوله تعریف کرده و آن را در فرایندی سهگانه به نام دلالت نشانهای قرار میدهد. به نظر پرس، دلالت بر سه رکنِ نشانه، تعبیر (تفسیر) و شئ تکیه میکند و بر پایۀ سه طرف استوار شده است و نظریه معنایش از فرایند این سه رکن ایجاد میشود.
پرس از جمله منتقدان و فیلسوفان مغرب زمین است که به نظریۀ معنا اهتمام نشان داده است و این نظریه را در فرایند نشانهشناختی خود مطرح کرده است. در میان فیلسوفان مسلمان، علامه طباطباییe نیز در این باب مطالبی ارائه کرده است. در این مقاله تلاش میشود با طرح نظریۀ معنا از منظر ایشان، امکان مقایسه نظریه معنای پرس با نظریه معنای علامه طباطباییe، فراهم گردد.
نظریه معنا نزد علامه در معرفت حضوری و حصولی و در امتداد مباحث اعتباریات ایشان طرح میگردد. در نظر ایشان، نظام اعتباری انسانی و معنا قائم به یک نظام طبیعی و حقیقی است؛ که به حسب باطن و در حقیقت با نظام طبیعی و حقیقی به سر میبرد؛ زیرا در نظر وی هر اعتباری ناگزیر یک تکیهگاه حقیقی دارد و نظام اعتباری انسانی تنها در ظرف اجتماع و تمدن موجود میشود.
Meaning is one of the most extensive subjects in modern and post-modern social sciences. One of the most innovative and encompassing analysis on meaning is presented by Charles Sanders Pierce. The present article attempts to use documentary method to investigate Pierce semiotics including the process of signification, meaning production, signification function, signification, and the practical view of sign and meaning production. Pierce takes the sign as the sinew of the whole thought and thereby, the being of science and even the human communication as dependent on the sign and the signifying relationships. Among the Muslim philosophers Allameh Tabatabaei has ideas in this relation too. His theory of meaning is presented in line with his discussion on intuitive versus empirical knowledge and as part of his conventional perceptions (etebariat). The present article attempts to introduce the theory of meaning in the view of Allameh in order to make a comparison between Pierce and Allamehs theories of meaning.