Abstract:
نقد آثار برجسته در تمام اعصار آفرینشهای ادبی حضور داشته است، اما توجه به آن به دلیل شفاهی بودنش اندک بود. در سیر تکامل آثار ادبی، نقد آن نیز به عنوان یکی از شاخه های فنون و علوم ادبی، رشد قابل ملاحظه ای داشته است. در تاریخ ادبی ایران، این گسترش نقد بیشتر در عصر صفویه و سبک موسوم به سبک هندی نمود دارد. از این رو توجه به آثار این دوره ادبی، کشف نحوه نقدهای آن روزگار و نگاه ایشان به نقد دارای اهمیت است. از آثاری که در این دوره نقد ادبی در آنها به چشم میخورد، تذکره ها است. روش خاص تذکره های این دوره از جمله آوردن اصطلاحات خاص برای توصیف و تحلیل اشخاص یا متون ادبی آنها، تقلید از تذکره های پیش از خود، انتخاب اشعار شاعران بخصوص اشعار نگاشته شده در عصر معاصرشان خاص همان دوره بوده است، که بررسی خواهد شد. هدف این مقاله شناخت نقد ادبی در تذکره های موجود سبک هندی و آشنایی با این آثار ارزشمند و ابعاد انتقادی آنها میباشد.
Machine summary:
نقد ادبی در تذکره های سبک هندی (ص ٢٦٢ - ٢٤٧) محمد رضایی ١ (نویسنده مسئول ) ، آرزو نقی زاده 2 تاریخ دریافت مقاله : ٩٢/٦/٢١ تاریخ پذیرش قطعی : ٩٢/٨/٤ چکیده نقد آثار برجسته در تمام اعصار آفرینشهای ادبی حضور داشته است ، اما توجه به آن به دلیل شفاهی بودنش اندک بود.
ازمیـان آثـار ارزشمندی که در این خصوص کار شده است ، کتاب آقای نقوی دربارة تذکره های فارسی در هند و پاکستان ، کتاب «نقد خیال » اثر دکتر فتوحی و آقای محبتـی در کتـاب «از معنـا تـا صورت » به مباحثی چون تذکره ها، نقـد ادبـی در سـبک هنـدی و رویکردهـای مختلـف در سبک هندی پرداخته اند؛ اما مقاله ای در این خصوص یافت نشـده اسـت و ایـن نشـاندهندة کم لطفی به نقد ادبی در ایران کهن و سـبک هنـدی دارد.
مقالـه پـیش رو، ضـمن بررسـی تذکره ها و ارتباط آنها با نقد و نیـز نقـش و تـأثیر ایشـان در رونـد نقـد ادبـی ، بـه مطالعـة رویکردهای انتقادی این سبک نیز میپردازد و در پایان در پی جلب توجه محققین به سبک هندی و نقد ادبی در عصر مذکور بوده است .
چطور سلیقة یک فرد تبدیل به معیاری برای سنجش قرار میگیرد؟ و اصلا آن معیارها و موازین چیست که دانستن آنها مهم است ؟ نمونه ایـی دیگـر از ابهام در سخن تذکره ها، چون گفتاریست که حزین درباره سید قاسـم بروجـردی در تـذکره المعاصرین خود گفته است : «و به شعر و معمـا چنـان آشـنا کـه بـه انـدک تأمـل گفتـی و پسندیده گفتی » (حزین لاهیجی : ص١٣٦).