Abstract:
کانت، دین را بر ستون اخلاق استوار میکند و در رسالۀ «شکست کل تلاشهای فلسفی در خصوص مسئلۀ عدل الهی»، ضمن ارائۀ تفسیر اخلاقی از شخصیت ایوب (ع)، وی را نمایندۀ «تئودیسۀ اصیل» میخواند. اما نزد کییرکگارد، ایمان، سنتزی است از تز (طلب) و آنتیتز (ترک). این فرآیند را در «ترس و لرز»، در ماجرای قربانی کردن اسماعیل (ع) میتوان ادراک کرد. کییرکگارد معتقد است که ایمان، بازداشتِ اخلاق است. یعنی تسلیم در برابر امر محال که عقل از پذیرش آن سر باز میزند، اما ایمان، امر محال را ممکن میپندارد. اگر عقل به پارادوکس مطلق، نه میگوید و اگر اخلاق آن را مذمت میکند، باز هم با اتکای به ایمان است که ابراهیم (ع) میتواند جان پسر خود را بگیرد. در نوشتار حاضر بر آنیم تا با محوریتِ نسبت دین و اخلاق، نقاط واگرا و همگرای این دو متفکر در پرداختن به ایوب (ع) و ابراهیم (ع) را واکاوی کنیم.
Machine summary:
حقيقت اين است که اخلاق پس از کانت هويـت جديـدي پيـدا مـي کنـد و از ايـن جنبـه غالـب مفسراني که پيرامون عقل عملي کانت پژوهش کرده اند، به انقلاب کپرنيکي کانت در حوزة اخـلاق و دين و معکوس کردن نسبت مرسوم اخلاق متکي بر دين به دين متکي بر اخلاق ، قائلنـد ( ,Kant ١٦٦.
در سپهر ديني دو متناقض نما اتفاق مي افتد: يکي فراروي از کلي؛ به اين معنا که ابراهيم (ع ) تصميم مي گيرد اسماعيل (ع ) را قرباني کند، که بالاتر از ساحت اخلاق قرار مي گيرد و ديگري ايمان به ممکن بودن امر محال ؛ يعني خدا مي خواهد اسـماعيل (ع ) را از او بگيـرد، اما ابراهيم (ع ) باور دارد که خداوند فرزندش را دوباره به او بازمي گردانـد.
کييرکگارد بر مبنـاي جهـش ايمـاني و عبـور از سـاحت اخلاقـي، تصميم ابراهيم (ع ) را در چارچوب اخلاق دوم ارزيابي مي کند؛ اين در حاليست کـه ايمـان نزد کانت ، بر مبناي اخلاق ، به اصول پيشيني عقل ، فروکاسته ميشود و آرامش ايوب (ع ) و 1.
Kant, Immanuel (1996) on the miscarriage of all philosophical trials in Theodicy in religion and rational Theology, translated and edited by Allen Wood, Cambridge university press 6.
Kant, Immanuel (1998b) religion with the boundaries of mere reason, translated and edited by Allen Wood, Cambridge university press 7.
Wood, Allen (1970) Kant's moral religion, Cornell University Press Articles: 1.