Abstract:
شاعران فارسی در دورههای مختلف از حوزههای متنوعی جهت ساخت تصویر و مضمون بهره جستهاند. یکی از این موارد خلق مضمون و تصویر برپایة اصطلاحات شعری است. هدف این مقاله نشان دادن وجوه مختلف بهکارگیری اصطلاحات شعری با تاکید بر اصطلاحات عروض و قافیه است که با روش توصیفی تحلیلی با توجه به اشعار سی شاعر سنتی از دورههای مختلف تا دوره بازگشت ادبی، در دو محور مضمونسازی از اصطلاحات عروض و قافیه و ساخت توجیهات ادبی هنگام ارتکاب لغزش در حوزة این علم، انواع خلاقیتهای شاعران را در این حوزه نشان داده است. استفاده از اصطلاحات شعری در این حوزه که به صورت مواردی چون ذکر افاعیل عروضی، ویژگیهای تقطیع و اشاره به اختیارات شاعری است، در خلق تصاویر و مضامین و پرورش معانی، ایجاد طنز، انتقال عاطفه و تقویت موسیقی انجام گرفته است. در حوزة دوم، شاعر با اشاره به انحرافات از هنجارها و ضوابط شعر، ضمن عذرخواستن، از آن به عنوان عنصری برای پروراندن معانی و ساخت مضمون بهره برده و از این طریق، نه تنها قبح لغزش را کمرنگ ساخته بلکه میدانی برای تخیل خود فراهم کرده است. هراس از ایراد خردهگیران و متهمشدن به ناتوانی از یکسو و محدودیتهای ضوابط شعری در پرداخت معانی از سوی دیگر موجب شده شاعر با ذکر توجیهی ادبی هنگام لغزش، شیوهای خلاقانه به کار گیرد و نشان دهد با آنکه شعر، در ظاهر قواعدی الزامآور دارد اما غیرقابل اغماض نیست و میتوان رعایت نکرد و متهم به ناتوانی نشد.
Machine summary:
هراس از ایراد خردهگیران و متهمشدن به ناتوانی، از یکسو و محدودیتهای ضوابط شعری در پرداخت معانی از سوی دیگر، موجب شده شاعر با ذکر توجیهی ادبی هنگام لغزش، شیوهای خلاقانه به کار گیرد و نشان دهد با آنکه شعر، در ظاهر قواعدی الزامآور دارد، این قواعد غیرقابل اغماض نیست و میتوان آن را رعایت نکرد و متهم به ناتوانی نیز نشد.
شاعر سالها با قواعد و ضوابط شعری زیسته و آنها را تا جای ممکن، رعایت کردهاست و همین آشنایی تقریبا مبسوط و دلمشغولی او به مسایل فنی، موجب شده این اصطلاحات، عنصری بسیار مناسب باشد که گاه تخیل او پیرامون این اصطلاحات و ضوابط، به گردش درآید و از آنها برای پروراندن معانی و مقاصد شعری خود بهره گیرد و به سخن دیگر، شعر را در خدمت شعر قرار دهد.
مسالهی اصلی این مقاله آن است که با تأکید بر اصطلاحات عروض و قافیه، نشان دهد شاعران از آنها چگونه بهره گرفته و چه مضامینی ساختهاند؟ این اصطلاحات بیشتر در کدام حوزهی عروض و قافیه قرار دارد و آیا میان میزان بهرهگیری شاعر با توجه او به فرمگرایی و شعراندیشی، ارتباطی وجود دارد؟ برای این مقصود با تاکید بر شاعران سنتی در دورههای مختلف، دیوان اشعار شاعرانی همچون رودکی، منوچهری، ناصرخسرو، مسعود سعد، انوری، سلمان ساوجی، خاقانی، عرفی، قاآنی، دیوان غزلیات سعدی، حافظ، مولوی، بیدل، فروغی بسطامی، مثنویهای هفتاورنگ جامی، بوستان سعدی و خمسه نظامی برگزیده شد.
نتیجهگیری آشنایی شاعر با مسایل فنی شعر، موجب شده از آنها استفادههای ثانویهای داشته باشد و از این اصطلاحات به مثابه عنصری برای پروراندن معانی و مقاصد شعری خود بهره گیرد.