Abstract:
هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر سازش یافتگی دوتایی (والدین) و سبکهای فرزند پروری والدین در سازگاری اجتماعی و عاطفی دانش آموزان مقطع متوسطه در شهر تهران میباشد. جامعهی آماری این پژوهش عبارت است از کلیهی دانش آموزان دختر مقطع متوسطه که در دبیرستانهای شهر تهران در سال تحصیلی 95-1394 در رشتههای مختلف و در پایههای تحصیلی اول، دوم و سوم مشغول به تحصیل هستند. نمونه موردمطالعه در این پژوهش، شامل 300 نفر از دانش آموزان دختر مقطع متوسطه شهر تهران است که از طریق روش نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای انتخاب شدند. به این صورت که از بین مناطق شمال، جنوب، شرق، غرب و مرکز تهران یک منطقه بهصورت تصادفی انتخاب و سپس در داخل آن منطقه چند دبیرستان بهتصادف انتخاب و سپس از بین هرکدام از این دبیرستان چند کلاس انتخاب و تمام دانش آموزان آن کلاس همراه با والدین شان بهعنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. در این پژوهش دانشآموزانی برای نمونه حاضر انتخاب شدند که هر دو والد آنها در قید حیات بوده و باهم زندگی میکنند. این پژوهش ازنظر شیوه گردآوری اطلاعات، توصیفی از نوع همبستگی و ازنظر هدف، کاربردی و ازنظر جمع آوری اطلاعات، میدانی است. ابزار اندازهگیری مقیاس سازش یافتگی دوتایی (DAS)، مقیاس سبکهای فرزند پروری و پرسشنامه سازگاری دانش آموزان دبیرستانی (AISS) بود؛ که روایی و پایایی آنها در پژوهشهای مختلف مورد تائید است. برای تجزیهوتحلیل دادهها از شاخصهای آزمون خی دو و همبستگی اسپیرمن استفاده شد. نتایج بهدستآمده نشان داد بیشترین درصد فراوانی دانش آموزان با سازگاری عاطفی خوب مربوط به فرزندان والدینی است که از سازش یافتگی بالایی برخوردار بودند. همچنین بیشترین درصد فراوانی، دانش آموزان با سازگاری اجتماعی متوسط، مربوط به والدین با سازگاری بالابود؛ و کمترین درصد فراوانی دانش آموزان با سازگاری اجتماعی خیلی ضعیف مربوط به فرزندان والدینی بود که سازگاری بالا داشتند. نتایج آزمون آماری خی دو نیز نشان میدهد که بین سازگاری والدین و سازگاری اجتماعی و عاطفی فرزندان رابطه معناداری وجود دارد. علاوه بر این سبک فرزند پروری مقتدرانه با سازگاری عاطفی و اجتماعی خیلی خوب رابطه مثبت دارد و از طرفی دیگر سبک فرزند پروری مستبدانه و سهل گیرانه با سازگاری عاطفی و اجتماعی خیلی ضعیف یا پایین فرزندان رابطه مستقیم دارد.
Machine summary:
مجله پیشرفتهای نوین در علوم رفتاری، دوره سوم، شماره بیست و سوم، شهریورماه 1397، صفحات 37-22 چکیده هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر سازش یافتگی دوتایی (والدین) و سبکهای فرزند پروری والدین در سازگاری اجتماعی و عاطفی دانش آموزان مقطع متوسطه در شهر تهران می¬باشد.
ابزار اندازهگیری مقیاس سازش یافتگی دوتایی (DAS)، مقیاس سبکهای فرزند پروری و پرسشنامه سازگاری دانش آموزان دبیرستانی (AISS) بود؛ که روایی و پایایی آنها در پژوهشهای مختلف مورد تائید است.
نتایج بهدستآمده نشان داد بیشترین درصد فراوانی دانش آموزان با سازگاری عاطفی خوب مربوط به فرزندان والدینی است که از سازش یافتگی بالایی برخوردار بودند.
علیرغم اهمیت این حوزه از پژوهشهای روانشناختی، تحقیقات معدودی در این زمینه صورت گرفته و الگوی تبیینی در این زمینه وجود ندارد؛ بنابراین در این پژوهش فرضیههای زیر مطرح میباشد: 1- سازش یافتگی دوتایی (والدین) با سازگاری اجتماعی و عاطفی دانش آموزان دختر مقطع متوسطه رابطه دارد.
سازش یافتگی دوتایی (والدین) با سازگاری اجتماعی و عاطفی دانش آموزان دختر مقطع متوسطه رابطه دارد.
سبکهای فرزند پروری والدین با سازگاری اجتماعی و عاطفی دانش آموزان دختر مقطع متوسطه رابطه دارد.
سبکهای فرزند پروری والدین با سازگاری اجتماعی و عاطفی دانش آموزان دختر مقطع متوسطه رابطه دارد.
نتایج بهدستآمده از این پژوهش نشان داد بیشترین درصد فراوانی (3/37) دانش آموزان با سازگاری عاطفی خوب مربوط به فرزندان والدینی است که از سازش یافتگی بالایی برخوردار بودند.
علاوه بر این بین سبک فرزند پروری والدین و سازگاری عاطفی و اجتماعی دانش آموزان رابطه وجود دارد.
British Journal of Social Psychiatry & Epidemiology, 35, 463-468.