Abstract:
مدیریت حیات سیاسی متاثر از مجموعه مبناهاست. در این میان قرآن معتقداتی را به مخاطبانش در ابعاد معرفتشناختی، انسانشناختی و ... ارائه میکند که در بعد انسانشناختی، «فطرتمندی» از مهمترین آنهاست. مسائل متعددی مانند امکان ارائه نظام حقوق سیاسی مشترک مبتنی بر فطرت برای همه انسانها و تکلیف حکومت به ایجاد جامعه هماهنگ با فطرت وجود دارند که اتخاذ موضع در موردشان در سیاست مهم، و عنایت به فطرتمندی انسان در پاسخ به آنها موثر است. فرضیه تحقیق این است که «انسان برخوردار از فطرت است و خدا حیات چنین مخلوقی را تدبیر میکند و اعتقاد به این مبنا، بروندادهایی در مدیریت حیات سیاسی دارد». مقاله با روش استناد به قرآن و تفاسیری چون المیزان و آثار شهید مرتضی مطهری، به ابعادی از فطرت که در بروندادهای سیاسی مورد استفادهاند، اشاره دارد و برخی بروندادهای اعتقاد به فطرت را در مدیریت حیات سیاسی معرفی میکند.
Machine summary:
بر این اساس میتوان در مدیریت سیاسی، در مورد مسائل متعددی موضع متناسب با فطرتمندی انسان اتخاذ کرد؛ مسائلی مانند پذیرش یا رد حضور ارزش های ثابت انسانی در حیات و اخلاق سیاسی، تربیت پذیری سیاسی بر مدار فطریات بشری، امکان ارائه نظام حقوق و وظایف سیاسی مشترک مبتنی بر فطرت برای همه انسان ها، لزوم سازگاری قوانین سیاسی با فطرت ، نقش پذیرش فطرت در نفی نگاه های یک طرفه به انسان ، معناداری تکامل انسانیت و رسالتمندی حکومت دینی در ایجاد جامعه هماهنگ با فطرت .
رابطه فطرت با فلسفه بعثت و دین امام علی(ع ) بعد از اشاره به خلقت انسان ، فلسفه بعثت پیامبران را مرتبط با فطرت میداند: فبعث فیهم رسله و واتر إلیهم أنبیاءه لیستأدوهم میثاق فطرته ، و یذکروهم منسی نعمته ، و یحتجوا علیهم بالتبلیغ ، و یثیروا لهم دفائن العقول ، و یروهم آیات المقدره ؛ پس [خداوند] رسولان خود را میان آنان برانگیخت و پیامبرانش را پیاپی سوی ایشان فرستاد، تا از آنان بخواهند عهد الهی را که در فطرتشان نهاده است ، به جای آورند و نعمت فراموش شده او را به یادشان آورند و با رساندن پیام الهی، حجت را بر آنان تمام کنند و گنجینه های خردهایشان را بیرون آورند و نشانه های قدرت [خدا] را به آنها نشان دهند (نهج البلاغه : خطبه ١؛ المجلسی، ١٣٦٢، ج ١١: ٦٠).
امکان ارائه نظام حقوق و وظایف سیاسی مشترک مبتنی بر فطرت برای همه انسان ها دین که به معنای سنت حیات ، و روشی است که انسان باید در پیش بگیرد تا سعادتمند شود (الطباطبایی، ١٤١٧، ج ١٦: ١٧٩ـ١٨٠)، در قرآن (روم : ٣٠) فطری معرفی میشود (همان : ١٩٣ـ١٨٩؛ جوادی آملی، ١٣٨٦: ٤٨).