Abstract:
پویش ساختاری- کارکردی نوعی نگاه به مطالعات مکانی- فضایی که به تجربه طی چند دهه مطالعات میدانی انتظام یافته است. این نگاه پیش از هر چیز مبتنی است بر رویکرد نظاموار که به نظر می رسد چارچوبی بنیادین برای تمام مطالعات علمی به شمار می رود. پویش ساختاری- کاردی بر این باور استوار است که میان ساختار و کارکردهای پدیده های مکانی- فضایی نوعی پیوستگی نظاموار حاکم است و یکی بدون حضور متناسب دیگری امکان تحقق نمی یابد.
Machine summary:
پویش ساختاری- کاردی بر این باور استوار است که میان ساختار و کارکردهای پدیدههای مکانی - فضایی نوعی پیوستگی نظاموار حاکم است و یکی بدون حضور متناسب دیگری امکان تحقق نمی یابد.
٢. برای برداشت های مختلف از مفهوم فضا، از جمله نگاه کنید به : Perroux, 1950; Hartshorne, 1958; Werlen, 1988; Lefevbre, 1991; Thrift, 1996; Peet, 2003.
آشکار است که کاربرد این مفاهیم نوین تنها در پارادایم فضایی معنا می یابند و البته ، با اندیشه های سنتی علم جغرافیا سازگاری ندارند.
بدین ترتیب ، میان ساختار و کارکرد ارتباطی تنگاتنگ وجود دارد؛ به سخن دیگر، هر کارکردی (یعنی هر فعالیت و روابطی که ایجاد می کند و یا بر آن حاکم می شود) نیازمند ساختارهای متناسب خود است و بالعکس .
بر همین مبنا، پویش ساختاری- کارکردی بر اساس تعریف جغرافیا به عنوان علمی که نظامهای فضایی را بررسی می کند، بر این بنیادها استوار است : - چشم اندازها و پدیدههای جغرافیایی به مثابه ی نظامهای مکانی - فضایی ؛ و - وظیفه شناخت ساختاری- کارکردی این گونه نظام ها.
بدین ترتیب ، پویش ساختاری- کارکردی بر قانونمندی هایی از جمله موارد زیر استوار است : - بین بسترهای عینی یک پدیده (ساختار آن) و فعالیت پذیری و تحقق روابط (کارکرد) آن پیوندی بی چون و چرا برقرار است ؛ - بدون عنایت به ویژگی های ساختاری یک نظام مکانی - فضایی ، نمی توان انتظار هر گونه کارکردی دلخواه را داشت ؛ - برای ایجاد دگرگونی مثبت (توسعه ) در کلیت نظام مکانی - فضایی ، اعم از شهر و روستا، تحول ساختاری- کارکردی الزامی است .