Abstract:
مواجهه با «دیگری» از مسائل اساسی انسان در زندگی اجتماعی است. کیفیت این مواجهه، پیوندی مستقیم با کیفیت زندگی دارد. نوع کنش در مواجهه با «دیگری»، انتخاب میان خشونت یا مداراست. این پژوهش با بررسی رویکرد یکی از بزرگترین شاعران تاریخ ادبیات فارسی به این موضوع، در پی مطالعه اوصاف مواجهه با «دیگری» در سنت ادبیات هجوی فارسی است. هجویات انوری از مهم-ترین منابع شناخت شخصیت و نگاه او است. در هجویات برخلاف قصیده یا غزل، شاعر آزادی بیان بیشتری دارد و می توان از خلال مطالعه این گونه ادبی، با هویت و جهان شاعر بیشتر آشنا شد. در این پژوهش با مطالعه و بررسی هجویات انوری، کوشش شده است تا نحوه مواجهه او با «دیگری» بررسی شود. در این بررسی با مطالعه مولفه های این مواجهه، نسبت شاعر با مدارا یا خشونت آشکار می شود. این پژوهش نشان می دهد که هجویات انوری، مواجهه خشن با «دیگری» است و این شیوه فاصله ای بعید با مدارا و پذیرش «دیگری» دارد. خشونت زبانی به عادی سازی خشونت در مناسبات اجتماعی در مواجهه با «دیگری» می انجامد و فضا را برای انواع خشن تر حذف و طرد فراهم می کند.
tering “others” is one of the humans’ basic issues in their social life while its quality and the quality of human life are directly related to each other. It involves selecting between violence and tolerance. Through studying the approach of one of the greatest poets of Persian literature regarding this issue، this research tries to study how encountering “others” has been described in invectives as a genre in Persian literature. Anvari's invectives are among the most important resources for identifying his personality and viewpoint. Contrary to ode (Qasida) and Ghazal، the poet has more freedom of speech in invectives; thus، it is possible to learn more about the poet’s world and identity through studying this literary genre. studying the components of encountering “others” reveals the attitude of the poet and his discourse towards tolerance and violence. The results of this research indicate that Anvari encounters “others” in a violent way in his invectives، in a way that is far from tolerating or accepting “others”. Verbal violence will result in normalizing violence in social relations in encountering “others’ and pave the way for other types of violence like elimination and rejection.
Machine summary:
خشونت زبانی بـه عـادیسـازی خشـونت در مناسبات اجتماعی در مواجهه با «دیگری» می انجامد و فضا را برای انـواع خشـن تـر حذف و طرد فراهم می کند.
پیشینه پژوهش هجوسرایی انوری در آثار بسیاری مورد بحث قرار گرفته است ؛ برای نمونه ، محمدتقی مدرس رضوی در مقدمة «دیوان انوری» (انوری، ١٣٤٠)، ناصر نیکوبخـت (١٣٨٠) در کتـاب «هجو در شعر فارسی » و محمدرضـا شـفیعی کـدکنی (١٣٨٤) در مقدمـة کتـاب «مفلـس کیمیافروش» به هجوسرایی انوری پرداخته اند.
هم چنین آثار مستقلی مانند «ابن رومـی و انوری در عرصه ی هجویه سرایی » (صرفی ، ١٣٨٨) بـر ایـن بخـش از اشـعار انـوری تمرکـز کردهاند؛ اما پژوهش مستقلی دربارة بررسی هجویات انوری از منظر برخورد و مواجهه بـا «دیگری» دیده نشده است .
در کاربرد امروزی، هزل با کلمـات رکیـک همـراه اسـت و بـا ایـن مشخصه از هجو جدا می شود؛ حال آنکه با این تعریف ، بیشتر هجویات ادبیات کلاسیک فارسی ، هزلآلود است .
در ایـن میـان عبیـد زاکـانی بـا به کارگیری هجو در معنای امروزی طنز، توانست از این قالب هـزلآلـود و غیررسـمی ادبیـات فارسی برای مقاصدی اجتماعی و کلان بهره گیـرد؛ از ایـن رو تنـدی و رکاکـت زبـان عبیـد، کمتر از هجوگویانی که هجو را به عنوان وسیلة تسویه حساب های شخصی به کـار گرفتـه انـد، ملالآور و آزاردهنده است .
بدین ترتیب ، هجو بسیار از مدارا یا پذیرش دور اسـت و کوششی برای حذف و طرد «دیگری» است .
هجو طبقة شاعران نیز از نمونه های پرتکرار در دیوان انوری اسـت .
در نهایت ، آنچه در هجویات انوری بـه چشـم مـی آیـد، «دیگـری» سـتیزی و تقـابلی آمیخته با خشونت است که در قطب مقابل مدارا و پذیرش دیگـری قـرار دارد.