Abstract:
از مهمترین موضوعات زیست محیطی مطرح در برهه کنونی، بحران آب و چالش های امنیتی ناشی از آن است. آب سر منشاء تولید، تلاش و تمدن است و حیات و ممات انسان به بود و نبود آن وابسته است. در شرایطی که کشمکش بر سر منابع آب به طور فزاینده موجب تشنج در روابط بین دولت هاست، توجه روزافزون به مباحث رودخانه های مرزی، اهمیت فزایندهای پیدا
می کند و ما شاهد فزونی مشاجرات هیدروپلیتیک میان کشورها هستیم. ایران نیز به واسطه داشتن رودهای مرزی مشترک از این قاعده مستثنی نیست. در این میان رودخانه هریرود ازجمله رودهای مشترک ایران، افغانستان و ترکمنستان است که از افغانستان سرچشمه میگیرد. این رود مهمترین منبع تامین کننده آب منطقه شمال شرق کشور است.
از آنجا که دسترسی پایدار به منابع آبی به عنوان سرمایه ای ملی، تحتتاثیر مولفه های متعددی همچون شرایط جغرافیایی، اقلیم و آب و هوا، شرایط زمینشناختی و توپوگرافی، طرحهای توسعه و طرح های فنی مدیریت و انتقال منابع آب، مسائل سیاسی اجتماعی و فرهنگ استفاده از آب، نوع معیشت و اقتصاد، سیاستهای ملی و کلان دولتها و ... است، لذا مستلزم داشتن نگاهی جامع، سیستمی و میان رشتهای است. این مقاله با روش توصیفی تحلیلی و با تاکید بر مسائل جغرافیایی و سیاسی و با استفاده از چارچوب نظری مکتب کپنهاگ که مهم ترین و جامعترین کار علمی را در تعریف و تبیین مفهوم امنیت به مثابه یک موضوع بین رشته ای و فراگیر ارائه داده است، در پی پاسخ به این سوال است که آیا تحولات هیدروپلیتیک مرزی و بهره برداری از سد سلما در افغانستان، میتواند چالشی برای امنیت زیست محیطی و امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران باشد؟ و در صورت ایجاد چالش، رویکردها و راهکارهای مدیریت مطلوب آن چیست؟
یافته های حاصل از تحقیق حاکی از آن است که با توجه به موقعیت بالادستی سد سلما با در نظر گرفتن فاکتور فصلی بودن آب هریرود، میتواند موضوع امنیت زیست محیطی باشد و از منظر امنیت ملی، با توجه به چشم انداز وابستگی شهرهای بزرگ منطقه شمال شرقی کشور به منابع آب این رود و بالا بودن ریسک امنیت آبی کشور، میتواند چالش زا باشد. در جهت مدیریت مطلوب چالش مذکور، داشتن نگاه سیستمی، در قالب رویکردهای حقوقی، اقتصادی و سیاسی ضروری می باشد و به طور خاص غیرامنیتی ساختن آن در سیاست های اعلامی و امنیتی دانستن آن در سیاست های اعمالی ضروری است.
Machine summary:
این مقاله با روش توصیفی تحلیلی و با تاکید بر مسائل جغرافیایی و سیاسی و با استفاده از چارچوب نظری مکتب کپنهاگ که مهم ترین و جامع ترین کار علمی را در تعریف و تبیین مفهوم امنیت به مثابه یک موضوع بین رشته ای و فراگیر ارائه داده است ، در پی پاسخ به این سوال است که آیا تحولات هیدروپلیتیک مرزی و بهرهبرداری از سد سلما در افغانستان، می تواند چالشی برای امنیت زیست محیطی و امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران باشد؟ و در صورت ایجاد چالش ، رویکردها و راهکارهای مدیریت مطلوب آن چیست ؟ یافته های حاصل از تحقیق حاکی از آن است که با توجه به موقعیت بالادستی سد سلما با در نظر گرفتن فاکتور فصلی بودن آب هریرود، می تواند موضوع امنیت زیست محیطی باشد و از منظر امنیت ملی ، با توجه به چشم انداز وابستگی شهرهای بزرگ منطقه شمالشرقی کشور به منابع آب این رود و بالا بودن ریسک امنیت آبی کشور، می تواند چالش زا باشد.
(Future Directions International, the Iranian Water Crisis, Global Food and Water Crises Research Programme - under Iran) درعین حال ریس قوه مجریه ایران، آقای روحانی نیز چند ماه پیش از افتتاح سد سلما، پیرامون این سد و مسائل ناشی از آن، مطرح می نمایند که "هریرود نمی تواند مانعی برای توسعه روابط باشد و دو ملت و دو دولت می توانند مسائل خود را حل وفصل کنند.