Abstract:
بر اساس تئوری نمایندگی، شرکتهای دولتی مشکلات نمایندگی شدید و اهداف متضادی دارند. هدف از مقاله حاضر، تبیین اثر مالکیت دولتی بر رابطه بین مدیریت سود واقعی و عملکرد آتی شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران است. با استفاده از اطلاعات 1035 سال- شرکت و روش دادههای ترکیبی در رگرسیون چندمتغیره، این تبیین صورت گرفت. نتایج پژوهش، بیانگر تأثیر منفی معنادار مالکیت دولتی بر مدیریت سود واقعی شرکتها و تأثیر مثبت معنادار مدیریت سود واقعی بر عملکرد آتی شرکتها می باشد. همچنین در این تحقیق تأثیر متغیر مالکیت دولتی بر رابطه بین مدیریت سود واقعی و عملکرد آتی شرکت مورد بررسی قرار گرفت. نتایج، بیانگر تأثیر مثبت و معنادار مالکیت دولتی بر رابطه بین مدیریت سود واقعی و عملکرد آتی شرکتها با پراکسی جریان نقد عملیاتی آتی بوده است. همچنین مالکیت دولتی اثر معناداری بر رابطه بین مدیریت سود واقعی و عملکرد آتی با پراکسی حقوق صاحبان سهام شرکتها ندارد. شرکتهای دولتی بیشتر تمایل به تعقیب اهداف سیاسی دارند و بهندرت بهدنبال حداکثرسازی سود هستند. دخالت دولت در این شرکتها معمولاً منجر به عدم کارایی آنها میشود. با اینحال، مالکیت و وابستگی دولتی باعث دریافت رانتهای اطلاعاتی و سایر مزایای اقتصادی برای شرکتها میشود. توجه به هر دو بُعد سهامداران و سرمایهگذاران بالقوه، توصیه میشود.
Machine summary:
بررسـی پیشینه پژوهش در ایران نیز موارد زیر را نشان میدهد: سعیدی و همکاران (١٣٩٢) در پژوهشی با عنوان «رابطه بین فعالیت های مـدیریت سـود واقعی و عملکرد آتـی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهـران » از متغیرهـای جریان های نقدی عملیاتی غیرعادی، هزینه غیرعادی تولیـد و هزینـه اختیـاری غیرعـادی بـه عنوان معیارهای مدیریت سود واقعی و همچنـین از جریـان هـای نقـد عملیـاتی آتـی و سـود عملیاتی آتی به عنوان معیارهای عملکرد آتی، استفاده نمودند.
عباس زاده و همکاران (١٣٩٦) واکنش بـازده سـهام بـه مـدیریت سـود در شـرکت هـای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی دوره زمانی ١٣٨٢ تا ١٣٩٤ را بررسی کردنـد و به این نتیجه رسیدند که دستکاری فعالیت های واقعی از طریق جریان های نقـدی عملیـاتی غیرعادی و هزینه های اختیاری غیرعادی که به افزایش بازده سهام سال جاری میانجامد، بـا بازده سهام سال آینده ارتبـاط معکـوس معنـاداری دارد.
(رجوع شود به تصویر صفحه) برای آزمون فرضیه سوم ، مطابق با پژوهش انجام شده توسط دینگ و همکاران (٢٠١٨) که در آن مالکیت دولتی نقش تعدیلگر در رابطه بین مدیریت سود واقعـی و عملکـرد آتـی شرکت ها دارد، از الگوی ٣ استفاده مینمائیم .
همچنین بررسی آزمون فرضیه سوم نشان میدهد: مالکیت دولتی اثر معناداری بـر رابطـه بین عملکرد آتی با پراکسی حقوق صاحبان سهام و مدیریت سود واقعی شـرکت هـا نـدارد.
Accrual-based and real earnings management and political connections.
Political connections, financing and firm performance: Evidence from Chinese Private Firms.