Abstract:
رئالیسم مکتبی ادبی است که در فاصله سالهای 1850 تا 1880م در اروپا و آمریکا رواج یافت. مهمترین ویژگی آثار رئالیستی آن است که انسان را به عنوان موجودی اجتماعی مطرح میکند و ریشه همه رفتارهای نیک و بد او را در اجتماع جستوجو میکند. ریموند کارور یکی از برجستهترین داستان کوتاهنویسان آمریکا است که از پیشروان رئالیسم کثیف میباشد. صادق چوبک نیز یکی از تاثیرگذارترین نویسندگان معاصر ایران است که رئالیسم کثیف در آثار او مشهود است. این تحقیق کاوشی است تطبیقی با هدف شناخت شباهتها و تفاوتهای موجود در داستانهای کوتاه چوبک و کارور که بر مبنای روش تحلیلی- توصیفی نوشته شده است. رویکرد این تحقیق تاریخی و مبتنی بر چهارچوب نظری «مکتب امریکایی» است. با بررسی آثار هر دو نویسنده میتوان به این نتیجه رسید که آنان راوی ویرانی، شکست و خلاء انسان درهم شکسته و پوچ اجتماع خود هستند که هر دو به یاری زبان مشترک داستان، موفق به خلق داستانهای خود میشوند.
Machine summary:
همچنین سپیده امینی در مقاله¬ای با عنوان «نقد و بررسی جایگاه رئالیسم و ناتورئالیسم در سنگ صبور صادق چوبک» در سال1391 در هفتمین همایش انجمن ترویج که در صفحات 90-56 چاپ شده است، بیان کرده است که آثار چوبک بر خلاف اعتقاد عموم، تحت تأثیر مکتب رئالیسم نوشته شده¬اند؛ و نسرین سعیدی مقاله¬ای با عنوان «داستان کوتاه در دو سوی جهان: تحلیل و بررسی آثار مصطفی مستور و ریموند کارور با رویکرد تطبیقی» در سال 1393 در نشریه ادبیات پارسی معاصر، سال چهارم، شماره سوم در صفحات 116-97 نوشته است که به بررسی تطبیقی آثار کارور و مستور اعم از داستان و شعر پرداخته است.
چوبک در داستان «زیر چراغ قرمز»، تصویرگر زنانی است که هر روز به خاطر فقر و بدبختی مجبور به تنفروشی می¬شوند و مجبورند هر روز «بوی خاکستر و شلغم سوخته که از بوی مواد تجزیه شده دیگر آن زیرتر بود بالا میکشید تحمل کنند»(چوبک، 1334: 34).
شاید بتوان گفت الکل یکی از شخصیت-های ثابت داستان¬های کارور به شمار می¬آید، شخصیتی نامحسوس که اگرچه به شکل انسان نیست اما حضورش همیشگی است.
در رمان «سنگ صبور» احمدآقا با آنکه می¬داند ازدواج با گوهر از لحاظ اخلاقی از منزلت پایینی برخوردار است و حتی خود را با فرض انجام این کار «جاکش و دیوث» خطاب می¬کند ولی باز نهایت دنیای ایده¬آل متصوره خود را بالاتر از همان خانه فلاکتزده نیست.
در آثار کارور و چوبک نیز این مسأله بسیار نمود یافته است.