Machine summary:
"ضاهر معتقد است که اسلام در برابر تفاسیر جامعه شناختی, تاریخی, روان شناختی و سیاسی از عرفی شدن و قرائتهای درون دینی موافق ب آن2 مقاوم است; اما اگر از منظر فلسفی که دین را حاوی مجموعه ای از گزاره های ثابت و ضروری می داند, نظر شود, آن گاه این فرآیند برای اسلام نیز امری اجتناب ناپذیر می نماید; زیرا امور سیاسی و مدنی, قضایایی جایز, ممکن و محتمل الوقوع هستند که هیمنه دین را بر خویش برنمی تابند.
تأکید بیشتر اسلام بر قانون الهی و شریعت و قائل شدن حداقل هایی از صلاحیت و شایستگی برای حاکمان و وجود جریان علمایی پر نفوذی که نظاره گر عملکرد والیان است و قبول نوعی تکثر در میان مجتهدان و مسئولیت شرعی آحاد مردم در عهده گذاری فریضه امر به معروف و نهی از منکر و مسئولیت های فردی و بی واسطه مؤمنان در برابر خداوند متعال و بسیاری از تمهیدات و عوامل دیگر, موانع سختی بر سر راه شکل گیری و ماندگاری ساختهای مستبد و حتی قطبی به شمار می رود.
فایده گرایی و همبسته های نزدیکش چون عمل گرایی, سوداگری و لذت پرستی, اومانیسم الحادی, مکتب تقدیس قدرت, پوزیتیویسم, شکاکیت و نسبی گرایی منتهی به ایده آلیسم مطلق, لیبرالیسم و ناسیونالیسم به مثابه ایدئولوژی و دیگر فرضیات و نظریاتی که به تدریج شأن ایدئولوژیک پیدا کرده اند, مثل داروینیسم, فرویدیسم و… از جمله گرایشهایی هستند که در صورت رواج, خطرشان برای ایمان اسلامی به همان میزان ایمان مسیحی خواهد بود; با این تفاوت که مسیحیت به تجانب و تحاشی از آنها مبادرت می کند و اسلام به رو در رویی مستقیم و ارائه بدیلهای تعدیل یافته و متوازن از آنها."