Abstract:
انسان ها نه تنها حق دارند بلکه مکلفند به انسان های نیازمند در هر جای دنیا کمک کنند. در زمان بروز فجایع انسانی ناشی از جنگ یا حوادث طبیعی، هر انسانی تعهد اخلاقی دارد به کمک انسان های نیازمند بشتابد. حوادث طبیعی متعدد که قابل پیش بینی و یا پیشگیری نیستند در جای جای دنیا رخ می دهد و انسان هایی را متاثر می سازد. افزون بر بلایای حاصل از حوادث طبیعی، جنگ ها و خشونت های متاسفانه روزافزون، حیات، سلامتی، آرامش و آسایش انسان هایی را بر هم می زند که نه تنها دخالتی در آن منازعات ندارند، بلکه از رخداد آن خرسند هم نیستند. در مواردی دولت های مبتلا به بحران و وضعیت اضطراری توان تامین نیازمندی های ضروری مردم را ندارند یا در تامین آن ها در مشقت شدید قرار دارند. در چنین وضعیتی بی گمان همه ملت ها و دولت ها تعهد اخلاقی دارند تا برای رفع معضلات و نجات ملت آسیب دیده مساعدت کنند، چنانکه دولت ناتوان اخلاقا ملزم است کمک های انسان دوستانه را بپذیرد و شرایط رساندن آن به نیازمندان را فراهم سازد.
سخن بر سر این است که آیا این تعهد اخلاقی، چهره حقوقی نیز یافته است یا نه. بر چه پایه ای می توان این تعهد پر اهمیت اخلاقی را وارد دنیای حقوق نمود؟ آیا می توان بین تعهد به ارائه و تعهد به پذیرش تفکیک کرد و تنها دومی را تعهدی حقوقی به شمار آورد؟ نقش رضایت دولت نیازمند چیست؟ اگر تعهد به پذیرش را تعهدی الزام آور حقوقی بدانیم، ضمانت اجرای آن چیست و در صورت عدم صدور رضایت مبادرت به چه اقدامی مجاز است؟ آیا تقاضای دولت بحران زده و نیازمند حکم اخلاقی و حقوقی ارائه کمک را تغییر می دهد؟
پاسخ به پرسش هایی از این دست وجهه همت نگارنده در این مقاله است.
Machine summary:
اما پرسش پراهمیت این است که آیا این تعهد و الزام اخلاقی در هیچ حدی وارد دنیای حقوق شده است یا نه؟ پرسشهای مهم دیگری نیز در این باره مطرح است؛ آیا میتوان بر مبنای مسلم اخلاقی دولتها را از حیث حقوقی نیز متعهد به ارائه و پذیرش کمکهای بشردوستانه دانست یا نه؟ آیا میان تعهد به ارائه و تعهد به پذیرش میتوان قائل به تفکیک شد؟ در صورت وجود چنین تعهد حقوقی، آیا وجود این تعهد مطلق است یا مشروط به شرایطی است؟ آیا بین صورتی که دولت آسیبدیده و نیازمند تقاضای کمک بشردوستانه میکند و در صورتی که چنین تقاضایی وجود ندارد، تفاوت حقوقی قابل تصویر است؟ نقش رضایت دولت زیاندیده و درگیر در اوضاع و احوال بحرانی و اضطراری چیست؟ آیا نادیده گرفتن رضایت دولت برای رساندن کمک به ملت مبتلا به جنگ یا بلایای طبیعی، نقض حق حاکمیت آن دولت و دخالت نامشروع در امور آن دولت به شمار نمیرود؟ اثبات یک تعهد در یک طرف متوقف بر وجود حق در طرف دیگر است، بدین معنا که نمیتوان تعهدی بدون حق تصور نمود، اگر دولتی را در ارائه کمک انساندوستانه متعهد دانستیم صاحب حق کیست؟ دولت درگیر در بحران یا ملت آسیبدیده و نیازمند به کمک؟ پاسخ تفصیلی به تمام این پرسشها در این مقاله ممکن نیست، بنابراین به اختصار به این پرسشها پاسخ خواهیم گفت.