Abstract:
بــه کار نبــردن مفاهیم و اصطلاحات در غیر زمان تاریخی آن ها، لازمه روایتگری تاریخی اســت . برخی از مورخان و محققان ، آگاهانه یا ناآگاهانه ، با به کارگیری برخی از اصطلاحات و القاب در بستر زمانی غیر واقع آن ها، به تحریف امر واقع در تاریخ میپردازند. این پدیده در بین مورخان و محققان تاریخ ایران عصر صفوی شیوع داشته است . به کارگیری اصطلاح «قزلباش » توسط مورخان پس از شاه اسماعیل برای دهه های نخســتین عصر صفوی، باعث بدفهمی تاریخ اجتماعی و سیاســی آن زمان شده است . قزلباش ، از جمله مفاهیم تنش زای عصر صفوی بود. این لفظ در نزد ایرانیان مقبولیتی نداشت و مورد استفاده نبود. با پدیدار شدن این لفظ ، فضایی از خصومت در میان ایرانیان و همسایگان ایجاد شد. ریشه های تاریخی این فضای خصومت آمیز با محوریت پدیدة «قزلباش »، مساله تحقیق حاضر بود. نویسنده با ابتناء کار بر روش تاریخی و استفاده از منابع عصر، پس از انجام تحقیق ، به این نتیجه رسید که قزلباش لفظی است دشمن ساخته . از این رو، شاه اسماعیل و دولتمردان او از این لفظ استفاده نمیکردند. این اصطلاح برای نخستین بار در حبیب السیر که تالیف آن پس از مرگ شاه اسماعیل به پایان رسید، به کار گرفته شد و پس از آن به تدریج وارد ادبیات عصر، اعم از متون تاریخی و مکاتبات دولتی گردید.
When writing history, one has essentially to avoid using concepts and terms anachronistically. Some historians
and history scholars, intentionally or unintentionally, do this and put in use the newly generated terms and titles
to refer to old times; hence, distorting historical facts. Historians of the Safavid period were accustomed to this
phenomenon. Using the term “Kizilbash” for the events of first decades of the Safavid era by the historians of
post-Isma’il I period, has led to misunderstanding of social and political history of that time. “Kizilbash,” was a
contradictory term in that period. This term, being pejorative, had no legitimacy among Iranians. So, it was not
accepted and put into use by them. The coinage and use of this term generated a sphere of hostility between
Iranians and their neighbor states. This article, based on historical method of research and primary sources,
aimed to investigate the “Kizilbash” phenomenon, as the core of this hostile sphere, to find out the causes and
roots of the problem. Findings asserted that “Kizilbash” was a term derogatorily applied by safavids’ enemies.
So, Shah Isma’il I and his statesmen did not use it. This term, for the first time, was appeared in Habib Al-siyar
which began to be written at 927 AD and was finished after Shah Isma’il I’s death in 930 AD.
Machine summary:
این پدیده ، که انگیزة انجام تحقیق حاضر است ، در بین مورخان و محققان تاریخ ایران عصر صفوی شیوع داشته است و سهل انگاری ایشان در به کارگیری اصطلاح «قزلباش » برای دورة شاه اسماعیل و پیش از او باعث بدفهمی حد و حدود نفوذ اجتماعی ـ سیاسی گروه های اجتماعی آن زمان شده است .
همان طور که گذشت ، آن چه که ما با آن مواجهیم و برای دوران بعد از شاه اسماعیل واقعیت تاریخی دارد، سپاه قزلباش اســت که از ســواره های چند صد نفری ایلات و اویماقات مختلف و جماعات روســتایی و شهری تشکیل میشدند و از نیمۀ دورة سلطنت شاه تهماسب به بعد به طور رسمی در بیشتر منابع دولتی و غیردولتی با این نام خوانده میشــدند؛ همراه با صفات ارزشــی چنــدی، که یا برای ابراز حق به جانبی در برابر بیگانگان بوده است و یا برای ایجاد نوعی وحدت و همسویی وهمدلی بین سپاهیان .
نکتــۀ قابــل توجــه برای محققــان تاریخ ایران عصــر صفوی، به ویژه کســانی که در پی تعیین اصالت متون متعلق به ســال های پایانی سدة نهم و دهه های نخستین سدة دهم یعنی اوائل عصرصفوی هســتند، این است که با توجه به مورد تأیید قرار گرفتن فرضیۀ تحقیق ، مبنی بر منفور بودن اصطلاح قزلباش و کراهت اســتعمال آن در دهه های نخســتین تسلط صفویان که دست کم دوران شــاه اســماعیل و جسته و گریخته اوائل دوران شاه تهماســب اول را پوشش میداد، احتمال قریب به یقین این اســت که متون تولیدی دوران شــاه اســماعیل ، به جز متون معارضان عثمانی و اوزبــک ، فاقد اصطلاح قزلباش بوده و نویســندگان عامدانه از بــه کارگیری این اصطلاح خودداری میکرده اند.