Abstract:
حضانت یکی از احکام تکلیفی و از آثار نسب مشروع است که موضوع آن با تولد نوزاد ایجاد میشود. یکی از مسائل مهمی که به لحاظ حقوقی در موضوع حضانت کودکان مطرح میشود، مسئله تعین افرادی است که میتوانند و میبایست به این تکلیف حقوقی اقدام نمایند. با این حال در مورد نوزادانی که خاستگاه تکون و ایجاد آنان رحم جایگزین میباشد، مساله کمی جدی و پیچیده تر به نظر میرسد. چرا که در این مورد میبایست قبل از طرح مسائل مربوط به حضانت، به موضوع انتساب طفل به افراد دخیل در قرارداد رحم جایگزین پرداخت. آنچه مسلم است آن است که پدر و مادرعهده دار اصلی امر حضانت و نگهداری کودک هستند. در تعیین پدر و مادر نوزاد حاصل از رحم جایگزین نیز میبایست معیار شرعی، قانونی و عرفی «نسب» ملاک و مناط حکم قرار گیرد. نهایتاً آن که برای نسب و انتساب نوزاد به پدر و مادر نیز سنجه ای لازم است وجود داشته باشد. از این رو نگارندگان بر اساس یافتههای علم پزشکی، مبانی و موازین فقهی و حقوقی و همچنین با عنایت به داوری عرف، دیدگاه «انتساب ژنتیکی» را بعنوان سنجه انتساب مزبور ارائه مینمایند، سنجهای که منجر به انتساب نوزاد به ناقلان صفات وراثتی میشود
Machine summary:
همچنین در این فرض اخیر نیز این سؤال پیش میآید که طفل را باید به مرد متقاضی سپرد یا زن متقاضی؟ در فقه امامیه و به تبع آن در حقوق ایران پدر و مادر با تفاصیلی، عهده دار امر حضانت نوزاد هستند حال باید دید پدر و مادر در اینجا خصوص افرادی است که علقه ژنتیکی دارند یعنی صاحبان اسپرم و تخمک ، یا این که میشود از پدر و مادر تفسیر موسع تری کرد و مثلاً حامل جنین را هم حتی اگر علقه ژنتیکی نداشته باشد مادر قلمداد کرد.
٤-٢ اسلام : فقهای امامیه اتفاق نظر دارند که سرپرست کودک باید مسلمان باشد علت عمده وجود این شرط آیه نفی سبیل است دلیل دیگر آن که کودک در دوران حفاظت از عقاید و افکار والدین خود تأثیر میپذیرد و لذا ترس آن می رود که کافر عقاید خود را به بچه منتقل نماید (نجفی، پیشین ، ص ٢٨٣) ٤-٣ صلاحیت اخلاقی: همان گونه که ذکر شد یکی از اهداف حفاظت ، تربیت کودک و رسیدگی به بعد معنوی وجود او میباشد بدون شک کسی که عهده دار سرپرستی و تربیت کودک میشود زمانی خواهد توانست کودک رابه لحاظ معنوی و اخلاقی به سر منزل مقصود رساند که خود فردی صالح و متخلق به اخلاق کریمه باشد – فاسدان اخلاقی که خود فاقد اخلاق اند نه تنها نمیتوانند درباره پرورش اخلاقی کودک، اقدامی کنند بلکه با توجه به تأثیر رفتار والدین در کودک آنان را نیز دچار انحطاط اخلاقی خواهند کرد و اطلاق آیه لاتضار والده بولدها و لامولود له بولده ، آن را نفی میکند.