Abstract:
در طول نیم قرن گذشته ایالات متحده آمریکا با وجود فراز و نشیب ها و رخدادهای خاص حادث شده در نظام
بین الملل، برتری خود را به عنوان یک قدرت برترحفظ نموده است که در فهم صحیح برتری آمریکا، علاوه بر
مد نظر قراردادن توانایی آن، شناخت روی ههای حاکم بر دستگاه دیپلماسی و سیاست خارجی آن کشور
می تواند موثر باشد. طرح ریزی و اجرای سیاست خارجی در هر کشوری بر عهده افراد و گروه هایی است که در تجزیه و تحلیل سیاست گذاری خارجی آن کشور ناگزیر به شناخت آن افراد و گروه ها هستیم. ایالات متحده آمریکا بعد از جنگ جهانی دوم به عنوان قدرت برتر در نظام بین المللی متاثر از توانای یهای سیاسی، اقتصادی و نظامی، گسترده ترین و فعال ترین سیاست خارجی را در بین کشورهای دنیا دارا بوده و در بیشتر نقاط جهان به صورت مستقیم و یا غیر مستقیم حضوری فعال داشته است و این حضور گسترده مستلزم یک دستگاه دیپلماسی و سیاست خارجی قوی بوده که در این نوشتار تلاش شده تا عناصر و منابعی که در شک لگیری چنین سیاست خارجی نقش موثری داشت هاند مورد بررسی قرار گیرند.
Machine summary:
این بیانیه که توسط پل ولفوویتز و در قالب یک تیم ٢٧ نفره که متشکل از محافظه کاران جدید از قبیل دون گفنی فرانک ، بروس جکسون ، جان بولتون و تعدادی دیگر نوشته شده بود، طرح فکری با عنوان «پروژه قرن جدید آمریکایی » نام گرفت که در آن چارچوب سیاست آمریکا برای هزاره سوم معین شده و آمده است که اینک توجه می بایست از اروپا به خاورمیانه ، آسیا و آمریکای لاتین معطوف گردد و آمریکا می بایست سیاست خارجی خود را بر اساس کسب احترام و نه کسب دوستی دیگر کشورها قرار دهد؛ چرا که با توجه به تاریخ یکصد سال گذشته ، پرواضح است دوستی ها بسیار شکننده و فرصت طلبانه هستند.
با این حال و در عمل با توسعه و گسترش رسانه های گروهی و وسایل اطلاع رسانی و نقش روزافزون کنگره و رابطه مردم آمریکا با آن ، افکار عمومی به عنوان یکی از معیارها و منابع غیررسمی مؤثر بر فرایند سیاست گذاری خارجی این کشور به حساب می آید، به گونه ای که کندی در حالی شوروی را در جریان بحران موشکی سال ١٩٦٢ کوبا به جنگ تهدید کرد که پیش از آن ، رسانه های خبری این کشور افکار عمومی مردم را برای این اقدام آماده کرده بودند.