Abstract:
یکی از نمادهای فرهنگ هر سرزمین زبان و آدب آن سرزمین است. تا قبل از ورود اسلام به ایران زبان اداری و زبان نوشتاری، فارسی میانه بود و در گفت وگوی روزانه زبان دری به کار می رفته است. با ورود اسلام زبان و ادب فارسی دچار تغییراتی شد. این تغییرات بیشتر به علت سادگی بعضی لغات عربی و همچنین به خاطر مسلمان شدن ایرانیان و ساکن شدن اعراب در ایران بود. این تغییرات تنها در محدوده زبان نبود بلکه با ورود زبان عربی به ایران خط عربی نیز با آن همراه بود که در خط آن زمان یعنی خط پهلوی تاثیر گذاشت و آن هم بیشتر به این علت بود که خط عربی در همه اشکال از خط پهلوی آسان تر بود.
با تشکیل حکومت های محلی ایران (طاهریان، صفاریان، سامانیان) در قرن سوم هجری کم کم استقلال سیاسی ایران از خلافت محیا شد و این حکومت ها هر کدام به نوبه در احیا فرهنگ ایرانی تلاش کردند که زبان و ادب فارسی نیز در این موارد قرار داشت که با تشکیل این حکومت ها و بها دادن به زبان فارسی بود که دوباره این زبان جان تازه گرفت.
در این مقاله سعی شده که در ابتدا به تغییراتی که در دو قرن اول هجری در زبان و خط فارسی روی داده مورد بررسی قرار گیرد و در ادامه به بررسی نقش حکومت های محلی ایران در احیا و حفظ زبان و ادب فارسی پرداخته شد.
Machine summary:
با تشکیل حکومتهای محلی ایران (طاهریان، صفاریان، سامانیان) در قرن سوم هجری کمکم استقلال سیاسی ایران از خلافت محیا شد و این حکومتها هر کدام به نوبة در احیا فرهنگ ایرانی تلاش کردند که زبان و ادب فارسی نیز در این موارد قرار داشت که با تشکیل این حکومتها و بها دادن به زبان فارسی بود که دوباره این زبان جان تازه گرفت.
واژگان کلیدی: دورة اسلامی، زبان و ادب فارسی، طاهریان،صفاریان، سامانیان مقدمه: بعد از ورود اسلام به ایران در تمام شئون آدب و رسوم ایرانیان تغییراتی روی داد که از جملة این تغییرات در زمینه زبان و ادب فارسی بود.
علاوه بر دلایلی که برای توجه صفاریان به زبان فارسی ذکر شد باید عوامل دیگری را نیز اضافه کنیم اول اینکه محیطی که یعقوب در آن پرورش یافت و دیگر سابقة تاریخی این محل است، یعقوب در سرزمین سیستان یعنی مرکز داستانهای ایرانی به دنیا آمده بود و رشد کرده بود و دیگر اینکه سرزمین سیستان نقطهای دور از خلافت بغداد بود و تأثیر اعراب کمتر بود.
علت توجه به این موضوع آن است که ایرانیان در پی نهضت ملی خود که در طول قرون دوم و سوم ادامه داشت و به استقلال سیاسی و ادبی آنها انجامید، به پیشوایی افرادی از خاندانهای کهن ایرانی به فکر جمعآوری و تدوین تاریخ گذشته سرزمین و ذکر سرگذشت نیاکان خویش افتادند.