Abstract:
سیفالدین اسفرنگی از شاعران کمتر شناختهشده ادبیات فارسی در اواخر سده ششم و اواسط سده هفتم هجری است. سیف اسفرنگی همچون دیگر شاعران سبک خراسانی، در بیشتر انواع شعر فارسی طبعآزمایی کرده است. با وجود اینکه اسفرنگی در میانه دو سبک خراسانی و عراقی زندگی کرده، بیشتر به سبک خراسانی متمایل بوده است. در دیوان او، هم به فتحنامه و هم به چیستان (لغز) برمیخوریم. اسفرنگی از بین شاعران قرن ششم هجری بیش از همه به خاقانی توجه دارد، بهگونهای که میتوان او را تالی خاقانی نامید. وی علاوه بر خاقانی، به اشعار شمس طبسی هم نظر داشته است. دیوان اسفرنگی در سال 1357ش در پاکستان بهصورت سنگی چاپ شد. با وجود دقت نظر مصحح در تصحیح دیوان، در برخی موارد، ناهماهنگیها و خطاهایی دیده میشود که بهتر است در تجدید چاپ این کتاب مورد توجه قرار گیرد. در این مقاله، ضمن پرداختن به برخی تاثیرپذیریهای اسفرنگی از خاقانی و مشابهاتی که با شمس طبسی دارد، این خطاها و ناهماهنگیها بررسی میشود.
Machine summary:
مقدمه سیف الدین احمد اسفرنگی از شاعران کمتر شناخته شدٔە زبان و ادبیات فارسی، بنا بـه تصـریح خود شاعر در سال ٥٨١ق در اسفرنگ یا اسفره از توابع سمرقند به دنیا آمد: مــرا مــادر پــس از تــاریخ هجــرت بـــه ســـال پانصدوهشـــتادویک زاد (اسفرنگی، ١٣٥٧، ٢٢ـ٢٣) هرچند به قول ذبیح الله صفا میتوان سال مـذکور را پانصـدوهفتادویک هـم خوانـد (صـفا، ١٣٧١، ج ٢: ٧٩٧) و از سوی دیگر این بیت در قطعه ای ذکر شده که فقـط در چهـار نسـخه از پنج نسخۀ مصحح دیوان آمده (بابا صفری و نصری، ١٣٨٨: ١٩)، باید پـذیرفت کـه ایـن تنهـا تصریح شاعر به تاریخ تولدش بوده که بسیار حائز اهمیت است .
1 برای نمونه ، به بیت های زیر اشاره میشود: تا به صبوح عشق در، محرم قدسیان شـوی خیز چو صبح آستین از سر صدق برفشـان (اسفرنگی، ١٣٥٧: ٤١٨) کــام حســود تــرا بــه دار فنــا بــر حادثــه بــیحلقــۀ طنــاب شکســته (همان : ٤٣٤) سیف اسفرنگی در قصیده ای به مطلع زیر، این ویژگی را در محل قافیه به کار برده : ای بند نهـاده سـر زلفـت بـه سـحر بـر عّ نــاب تــو آورده قیامــت بــه شــکر بــر (همان : ٢٤٧) این را هم باید در نظر داشت که در سبک عراقی، غزل ، قالب رایج و مسـلط اسـت .
به نمونه ای دیگر توجه کنیم : 6 خســرو بهــرام تیــر رســتم بهمــن کمــان موسی داوود درع مهـدی عیسـی شـیم (اسفرنگی، ١٣٥٧: ٢١٣) 82 با توجه به همین ویژگی است که متوجه میشویم در بیت زیر، باید به جای کلمۀ «منـزلش » که در دیوان آمده ، کلمۀ «منزلت » قرار بگیرد: گاه میخواند سپهرش مـاه کیـوان منـزلش گاه میگوید جهان برجیس خورشید اقتـدار (همان : ٢٣٥) در نسخۀ مجلس (کتابت سال ١٠٢٦) هم «کیوان منزلت » ضبط شده است (برگ ١٤٤).