Abstract:
هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش فنون مثبتنگری تلفیقی بر رضایت زناشویی زنان متأهل دارای نارضایتی زناشویی مراجعهکننده به مراکز درمانی شهر ملایر در سال 1395 بود. روش پژوهش از نوع نیمهآزمایشی با طرح گروه کنترل نامعادل بود. از بین زنان متأهل دارای نارضایتی زناشویی، به روش نمونهگیری در دسترس، نمونهای به حجم 36 نفر (18نفر گروه آزمایش، 18 نفرگروه کنترل) انتخاب شد. دو گروه از لحاظ سن، جنسیت، مدت زمان ازدواج، وضعیت اقتصادی و میزان تحصیلات همگن شد. گروه آزمایش 9 جلسه 90 دقیقهای آموزش فنون مثبت نگری تلفیقی سلیگمن و الیس دریافت کرد. اما گروه کنترل آموزشی دریافت نکرد. برای اندازهگیری رضایت زناشویی در پیشآزمون و پسآزمون از پرسشنامه رضایت زناشویی انریچ فرم بلند (1989) استفاده شد. تحلیل دادهها با استفاده از تحلیل واریانس چند متغیره (MANOVA) برای نمرات افتراقی نشان داد که آموزش فنون مثبت نگری تلفیقی بر رضایت زناشویی، رابطه جنسی، تحریف آرمانی، مسائل شخصی، ارتباط، حل تعارض و خانواده و دوستان مؤثر بود و آنها را بهبود بخشید (05/0p). پس میتوان نتیجهگیری کرد که آموزش فنون مثبت نگری تلفیقی بر رضایت زناشویی زنان متأهل دارای نارضایتی زناشویی مؤثر بوده و از آن میتوان برای افزایش رضایت زناشویی استفاده کرد.
Machine summary:
تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل واریانس چند متغیره (MANOVA) برای نمرات افتراقی نشان داد که آموزش فنون مثبت نگری تلفیقی بر رضایت زناشویی، رابطه جنسی، تحریف آرمانی، مسائل شخصی، ارتباط ، حل تعارض و خانواده و دوستان مؤثر بود و آن ها را بهبود بخشید (٠٠٥>p)؛ اما بر مدیریت مالی، فعالیت های اوقات فراغت ، فرزند و فرزند پروری، مساوات طلبی نقش ها و جهت گیری مذهبی تأثیر معنای داری نداشت .
کرمی، آرین ، سلطانی خورشید و خان آبادی (١٣٩١) در پژوهشی نشان دادند آموزش گروهی با رویکرد چندوجهی لازاروس (که شامل مثبت اندیشی نیز بود) بر افزایش رضایت زناشویی زنان سبز دشت مؤثر بوده ، در کل باعث بهبود رابطه جنسی و ارتباط آن ها با همسرانشان شد.
پژوهش مرتبط با این یافته صورت نگرفته است ، اما پروین و همکاران (١٣٩٣) و پورحیدری و همکاران (١٣٩٢)، نشان دادند آموزش مهارت های زندگی مبتنی بر مثبت اندیشی موجب افزایش رضایت زناشویی شد.
پاداش و همکاران (١٣٩١)، در پژوهشی نشان داد درمان مبتنی بر کیفیت زندگی (که ترکیبی از دو رویکرد روان شناسی مثبت و شناخت درمانی است ) بر رضایت زناشویی مؤثر بود.
پژوهش مرتبط با این یافته صورت نگرفته است ، اما پاداش و همکاران (١٣٩١) در پژوهشی نشان داد درمان مبتنی بر کیفیت زندگی (که ترکیبی از دو رویکرد روان شناسی مثبت و شناخت درمانی است ) بر تحریف آرمانی مؤثر بود.
پژوهش مرتبط با این یافته صورت نگرفته است ، اما پاداش و همکاران (١٣٩١)، در پژوهشی نشان داد درمان مبتنی بر کیفیت زندگی (که ترکیبی از دو رویکرد روان شناسی مثبت و شناخت درمانی است ) بر روابط مؤثر بود.