Abstract:
آموزههای تعلیمی از مضامین رایج در قصاید نظامی است که در کنار خمسة او، تا کنون از نظر مغفول ماندهاست. در فرایند خوانش این قصاید، مشخص میشود که نظامی در بیان مسایل تعلیمی، سبکی اقناعی به کار میگیرد؛ به این معنی که با روشهایی چون انذار، تبشیر، اسلوب استفهام و اسلوب شرط سعی در قبولاندن مفهوم مورد نظر خود و یا تغییر نگرش مخاطب دارد. البته؛ گاهی از شگردهای بلاغی چون: تکرار، تلمیح، تمثیل و اسلوب معادله برای قانع کردن مخاطب استفاده میکند. توجه به این امر میتواند، بیانگر تلاش شاعر و حُسن توجّه او در مستدل ساختن کلام بر پایة منطق عقلی و هنری باشد تا آنچه در مدّ نظر او است، مقبول طبع واقع شده و مورد پذیرش خواننده قرار گیرد.<br /> این پژوهش با روش توصیفی و با استفاده از تکنیک تحلیل محتوا، به بررسی ابیات تعلیمی قصاید نظامی میپردازد تا هم شگرد خاص وی را در بیان موعظه، پند و حکمت بنمایاند و هم بابی برای آشنایی با این مضامین در قصاید نظامی باشد.
Machine summary:
همچنين ، در نظرگاه نظامي، روي آوردن به خداوند، متضمن در امـان مانـدن از درياي مشکلات است : هرکه از روي خـرد روي بـه يـزدان آرد لطـف يـزدانش همـي تحفـۀ غفـران آرد (نظامي، ١٣٦٢: ٢٢٦) تو خدا را شو اگر خود همه عـالم درياسـت به خدا گر سـر مـويي قـدمت تـر گـردد (همان : ٢٢٢) توصيه به عدل و عدالت گستري نيز از ديگر آموزه هايي است که نظـامي بـر رعايـت آن تأکيد کرده است ، اما براي آنکه خواننده به رعايت عدل ترغيب شود و سخن نظـامي را بپذيرد، او را به روشنايي لحد و آسايش و راحتي در قيامت بشارت داده است : دست عدلي را که آري بر سر يک زيردسـت در لحد خورشيد يابي، در قيامت سـايبان (همان : ٢٤٤) نظامي اهل ايمان را نيز به بهشتي کـه از گـوهر و دُر آراسـته شـده اسـت ، بشـارت ميدهد: آراســــته بهــــر اهــــل ايمــــان از گــــوهر و دُر، بهشــــت معمــــور (همان : ٢٣٧) او در جاي ديگري نيز باز از شگرد تبشير استفاده ميکند و براي اقنـاع مخاطـب بـه خدمت رساني به خلق ، ميگويد هرکه در راه خدمت رساني گام بردارد، پايه پايه به درجۀ خواجگي (سروري) در قيامت خواهد رسيد: سري آن راست در اين دايرة چوگان شکل که چو گوي از پيِ خدمت همه بر سر گـردد خدمت آموز که هر کاو سر خـدمت دارد پايه پايه بـه درج خواجـۀ محشـر گـردد (همان : ٢٢٣) با توجه به شاهدهاي فوق ، مـيتـوان گفـت کـه اسـتفاده از شـگردِ تبشـير در اقنـاع مخاطب ، در ترغيب و تحريک او به انجام آموزه هايي چـون خـداجويي، عـدالت طلبـي، عدالت گستري و خدمت به خلق نقشي بسزا دارد؛ زيرا پاداشي کـه در پـي انجـام عمـل نيک در انتظار اوست ، به وي يادآوري شـده و همـين پـاداش مسـبب ايجـاد انگيـزه و حرکت در مسير صواب است .