Abstract:
آموزههای تعلیمی- اخلاقی از مولفههای مهم آثار ادبای بزرگ هستند که در شکلگیری صحیح مبانی تعلیمی- اخلاقی در جوامع انسانی نقش اساسی ایفا میکنند. ژاندو لافونتن از شاعران کلاسیک قرن هفدهم فرانسه ادبیات تعلیمی را محدود به تلقین و تبلیغ نصایح خشک نکرد و مسائل گوناگون تعلیمی- اخلاقی را حسب شرایط مخاطب ارزیابی نمود و آن چه را در نگاهش سدّ راه تکامل جامعه انسانی بود، در قالب افسانه بازنمایی کرد تا به مخاطبانش (کودکان) عرضه کند. این پژوهش با رویکردی توصیفی- تحلیلی برای تبیین اندیشههای تعلیمی- اخلاقی لافونتن در مجموعة افسانههایش انجام شدهاست تا به مخاطب بنمایاند، گونههای آموزههای تعلیمی در افسانههای لافونتن کدامند؟ و رویکرد وی در بیان این آموزهها چگونه است؟ بررسیها نشان میدهد، لافونتن اندیشههای تعلیمی- اخلاقی خود را مانند علمآموزی، دعوت به کار و تلاش، نکوهش تملق، نهی خودپسندی، دعوت به نرمخویی و ملایمت، نوعدوستی و دیگرگزینی در قالب فابلها و پارابلهای داستانی- تخیّلی تبیین کردهاست.
Machine summary:
پرورش فکري و جسمي از آغاز زندگي و حتي قبـل از تولـد آغـاز مـيگـردد و در جوامع گوناگون با مدل هاي متفاوت و در قالب رويکردها و شگردهاي ويژه اي بازنمايي ميگردد و آن چه مهم و ضروري به نظـر مـيرسـد، هـدايت مسـائل تربيتـي بـه سـوي الگوهاي اخلاقي است ؛ بنابراين ، جوامع بشري براي رسيدن به اهداف تعليمي و تربيتـي از ابزارهاي کارآمد گونـاگوني بهـره مـيگيرنـد و فابـل ، افسـانه و تمثيـل از مـؤثرترين شگردهاي رايج در ادبيات تعليمي هستند که از گذشـته تـا امـروز جايگـاه ويـژه اي در ادبيات ملت ها و به ويژه ادبيات کودکان داشته و دارند؛ چنان که ادبيات تعليمي در قالب فابل ، افسانه و تمثيل رويکردي تخيلي و اثرگذار دارد؛ يعني مسأله اي را که مـيخواهـد تعليم دهد به صورت داستاني يا نمايشي در آورد تا جاذبه بيشتري يابـد و از ايـن شـيوه مخصوصاً در کتاب هاي کودکان استفاده ميکننـد (شميسـا،٢٤٨:١٣٧٥).
(لافونتن ، ١٣٨٠: ٣، ٤ و ٨) لافونتن از ٢٤٤ قصّه اي که به نظم آورده ، تنها ١٧ قطعه را شخصاً انشا کرده و بقيه را از آثار گذشتگان و افسانه هاي کهن اقتباس کرده و در پايان هر فابل - افسانه اشاره کرده که آن را از چه منبعي (ازوپ ، فدر و يا نويسندگان شـرقي) گرفتـه اسـت ؛ چنـان کـه در کتاب افسانه هاي لافونتن ، ترجمۀ توکل آمده است کـه لافـونتن مـيگويـد: اگـر مـن بـه تأليفات آن مرد (ازوپ ) چيزي مي افزايم بدان جهت نيست که انديشۀ خود را برتر از او مي شمارم بلکه بدان سبب است تا تصويري از عادات و رسوم اين روزگار ترسـيم کـنم (لافونتن ، ١٣٨٠: ١٠) و نيز از حکيم خردمند هنـدي «بيـل پـي» (بيـدپاي) در اشـعارش سپاسگزاري کرده و مي گويد از «سيرالملوک» (انوار سهيلي) که «داود نامي اصـفهاني» از فارسي به فرانسه ترجمه کرده ، بهره برده است (همان : ٨٥٧).