Abstract:
رشد شرکت ها، نیاز به منابع مالی دارد، لذا تعیین ساختار سرمایه مطلوب یکی از اصلی ترین مسائلی است که مدیران با آن روبرو هستند. ساختار سرمایه یک مفهوم بسیار مهم در دنیای شرکتهای بزرگ است که مدیران با آن با
روبرو هستند. ساختار سرمایه یک مفهوم بسیار مهم در دنیای شرکتهای بزرگ است و مدیران روزانه در مورد ساختار سرمایه
مطلوب شرکتهایی که ثروت سهامداران را به حداکثر میرسانند». تصمیم میگیرند. بهطوریکه ساختار سرمایه بهعنوان
مهمترین عامل موئثر بر ارزشگذاری و جهتگیری شرکتها در بازار سرمایه مطرحشده است. از طرف دیگر در مطالعات
گذشته به دلیل عدم توجه به مسئله درونزایی متغیرها و عوامل موّئر بر ساختار سرمایه» بهخوبی این ارتباطات را اندازهگیری
نکردهاند. لذا هدف مطالعه حاضر بررسی عوامل تعیینکننده ساختار سرمایه شرکتهای فعال در بورس اوراق بهادار تهران با
کاربرد روش گشتاورهای تعمیمیافته بوده است. برای این منظور نمونهای مشتمل بر ۱۰۰ شرکت. طی دوره زمانی ۱۳۹۵-
۰ جمعآوری گردید و بر اساس رویکرد سیستم پویایGMM با استفاده از نرمافزارهای Eviews9 و Stata14 مورد
تجزیهوتحلیل قرار گرفت. نتایج پژوهش حاکی از تاثیر منفی و معنادار سودآوری, ساختار دارایی و فرصتهای رشد بر نسبت
بدهی بلندمدت بود. همچنین سودآوری» اندازه شرکتهاء ساختار دارایی و نقدینگی بر نسبت بدهی کوتاهمدت اثرات منفی و
معنادار داشتد است. علاوه برااین. سن شر کت بر نسبت بدهی کوتاهمدت دارای انانبر مثبت و معناداربوده است.
کارگزاران بورس و مشاوران مالی با توجه به نحوه و میزان تاثیرگذاری متغیرهایی نظیر اندازه، سودآوری، سن شرکت.
فرصتهای رشد و غیره بر ساختار سرمایه در کوتاهمدت و بلندمدت. میتوانند تصمیمات بهتری در خصوص آامور مالی
متقاضیان سهام مبنی بر خریدوفروش آن در بازار اوراق بهادار اتخاذ نمایند.
Machine summary:
همانطور که در بیشتر مطالعات تجربی مشخص شده است، در این پژوهش نیز سودآوری، سن، اندازه، ریسک کسب و کار، ساختار دارایی، سپر مالياتي غیر نقدی، فرصت های رشد، مالکیت مدیریتی و نقدینگی، به عنوان عوامل تعیین کننده ساختار سرمایه مورد بررسی قرار گرفت: سودآوری پس از کار اساسی مودیلیانی و میلر (1958)، نظریه های متعددی با دیدگاه های متنوع در مورد رابطه ی سودآوری شرکت و استفاده از بدهی مطرح شده اند.
بر این اساس با توجه به یافتههای مطالعات گذشته فرضیه دوم به شرح زیر تدوین گردید: فرضیه 2-1: سن شرکتها بر نسبت بدهی بلندمدت آنها اثر مثبت و معنی دار میگذارد.
بر اساس این فرض انتظار بر این است که: فرضیه 4-1: ریسک تجاری شرکتها بر نسبت بدهی بلندمدت آنها اثر مثبت و معنی دار میگذارد.
بر اساس این پیشینه، فرضیه پنجم پژوهش به شرح زیر است: فرضیه 5-1: ساختار دارایی شرکتها بر نسبت بدهی بلندمدت آنها اثر مثبت و معنی دار میگذارد.
به این ترتیب، فرضیه هفتم به شرح زیر است: فرضیه 7-1: فرصت های رشد شرکتها بر نسبت بدهی بلندمدت آنها اثر منفی و معنی دار میگذارد.
Determinants Of Capital Structure Of Listed Firms In Ghana: Empirical Evidence Using A Dynamic System GMM.