Abstract:
پیوسته نویسی یا جدانویسی و قواعد حاکم بر آن بحث درازدامنیست که هنوز هم ادامه دارد . عمده محققان محترم در این خصوص به این نتیجه رسیده اند که اتصال و انفصال در خط فارسی چندان قواعد معینی ندارد و بیشتر تابع عادات و سلیقه نویسنده است . این پژوهش میکوشد تا بطلان فرضیه فوق را نشان میدهد و ثابت نماید خط فارسی خطی ضابطه مند و تواناست و قوانین پیوسته نویسی و جدانویسی در آن نیز مجموعا از شش قاعده پیروی میکنند : یک قاعده اتصال و پنج قاعده انفصال .سپس در ادامه مقاله برای اثبات این فرضیه ، قوانین فرهنگستان زبان و ادب فارسی را در این خصوص نقد میکنیم و نشان میدهیم که هشت قاعده فرهنگستان در زمینه پیوسته نویسی میتوانند در ذیل همان یک قاعده معرفی شده ما قرار گیرند و پانزده ضابطه جدانویسی فرهنگستان نیز چیزی جز همان پنج قاعده معرفی شده در این مقاله نیست.
Machine summary:
(البته در دستور خـط فرهنگستان شستشو را «شست و شو» نوشته اند ) بنابراین از اینجا مهمترین قانون پیوسته نویسی مشخص میشود که ضمنا اولین قانون از مجموع شش قانونیست که در ابتدای این بحث راجع به اتصال و انفصال کلمات مرکب بیان شده بود : قانون پیوسته نویسی : ١ – اصل « یک معنائی » به این معنا که هرگاه در یک کلمة مرکـب ، ذهـن مـردم نتواند دو جزء ترکیب را از هم جدا فرض کنـد آن کلمـه مرکـب پیوسـته نوشـته میشود مگر در مواردی که مقدور نباشد ، که این موارد پنج تاست که زیـر عنـوان قوانین «جدانویسی » در ادامة سخن خواهند آمد .
توضیح ضروری اینکه حتی در کلمات مرکبی که بدلیل دندانه های زیاد ، نوشـتن پیوسـتة لغت ، سخت است ولی کل ترکیب در ذهن مردم بـصورت واحـد در آمـده ( بـه عبارت دیگر تحت تاثیر اصل یک معنائیند ) باز هم کلمة مرکب را بصورت پیوسته مینویسند نه جدا مانند : پرستشگاه ، دستشوئی و لباسشوئی .
این قاعده در حقیقت نه یک قاعدة کاملا مـستقل کـه شـاخه ای از همـان قاعـدة اولست ، به این معنا که همانطور که گفته شد کلمات مرکب چـون در ذهـن مـردم معنای واحد پیدا کرده اند متصل نوشته میشوند ، حال اگر یکی از کلمـات ترکیـب کلمه ای نامانوس باشد باعث نا آشنائی و کم انسی شنونده با آن ترکیب میگردد لذا در ذهن مردم معنای واحدی پیدا نمیکند و نویسندگانی معمولا اجزای ترکیـب را از هم تفکیک میکنند و آنها را جدا مینویسند.