Abstract:
لطف به معنای فعلی از طرف خداوند متعال که مکلف را به طاعت نزدیک و از معصیت دور سازد، از قواعد مهم کلام امامیه است که در اثبات بسیاری از عقاید دینی؛ مثل لزوم بعثت پیامبران، وجوب عصمت انبیا، وجوب امامت استفاده می شود. از موارد کاربرد این قاعده بحث تعیین و تشخیص امام است. متکلمان، بی هیچ اشاره ای نسبت به کاربرد این قاعده در تشخیص ولایت، آن را تنها در تعیین بررسی نموده اند. جستار پیش رو بر آن است که این دو بحث را از هم تفکیک کرده و جریان این قاعده را علاوه بر تعیین، در تشخیص ولی بویژه در عصر غیبت بررسی نماید. نتیجه بدست آمده حاکی از آن است که همان دلیلی که مقتضی لطف الهی در تعیین امام است؛ یعنی جلوگیری از قبح تکالیف و نقض شدن غرض، مقتضی لطف الهی در کشف ولی بویژه ولی فقیه در عصر غیبت است.
Machine summary:
حال این سؤال مطرح میشود که تعیین ولی فقیه بمنظور بدستگرفتن زعامت سیاسی جامعه اسلامی در عصر غیبت چگونه و توسط چه کسی انجام میشود و در صورت تعیین، کیفیت معرفی ولی فقیه و یا به دیگر سخن، تشخیص مصداق ولی فقیه در عصر غیبت به چه صورت است؟ لطف در تعیین ولی فقیه با توجه به اینکه جامعه اسلامی در همه دوران و از جمله عصر غیبت نیز نیاز به رهبر و زعیم سیاسی دارد، همانگونه که در مسأله تعیین امام معصوم، لطف الهی اقتضا میکرد که فردی را به عنوان جانشین پیامبر اسلام9 نصب کند، برای عصر غیبت نیز لطف الهی ادامه داشته و اقتضا دارد که فردی را به جانشینی از امام معصوم تعیین کند؛ زیرا در عصر غیبت نیز همانند عصر حضور، تکالیف الهی اعم از تکالیف فردی یا اجتماعی باقی است و با توجه به اینکه دسترسی مردم به امام معصوم امکان ندارد، عقل حکم میکند که اگر یک رئیس و رهبری داشته باشند که در عدالت، آگاهی از قوانین شرع و مسائل اجتماعی و سیاسی زمان، شبیهترین به معصوم و به تعبیری، افضل الافراد در اداره امور جامعه باشد، به انجام واجبات و ترک محرمات و به عبارتی، به صلاح نزدیکتر بوده و اگر نداشته باشند به فساد نزدیکترند، لذا نصب چنین رئیسی لطف مقرب است و هر لطفی با چنین ویژگی در حکمت الهی واجب است که ذات باری تعالی تا زمانی که تکالیف باقی است، آن را انجام دهد؛ زیرا اگر چنین لطفی در زمان تکلیف از خداوند حکیم صادر نشود و مردمان در زمان غیبت بدون چنین رهبری به حال خود رها شوند، غرض از تکالیف که سیر انسان در مراتب کمال و سعادت است نیز نقض و منتفی شده و این با حکمت خداوندی سازگار نیست، در نتیجه در زمان غیبت نیز که تکالیف باقی است، نصب چنین رهبری از باب لطف بر خداوند (عز و جل) واجب است؛ مضافا بر اینکه مفاد قاعده لطف، عقل است و دلیل عقلی، محدود به یک زمان خاص نیست و هر زمان که عقل مقتضی لطف در تعیین ولی باشد، به یقین لطف الهی جاری است.