Abstract:
از آنجا که وصف «جهانشمولی» یکی از مهمترین اوصاف «حقوق بشر» در عصر حاضر دانسته شده، تلاشهای گسترده ای از سوی نظریه پردازان برای تحلیل مبانی جهانشمولی حقوق بشر صورت گرفته است. نظریات اخلاقی به عنوان راه حلی فراحقوقی یکی از مهمترین مسیرها برای نیل به این مقصود بوده به نحوی که اخلاقی دانستن هنجارهای «حقوق بشر» تاکنون بزرگترین دلیل برای اثبات جهانشمولی حقوق بشر بوده است. بررسی نظریات اخلاقی که ظرفیت ارائه هنجارهای جهانشمول دارند، نشان می دهد که ادعاهای مطرح شده در این زمینه قرین واقعیت نیست؛ حتی نظریه اخلاقی کانت که قواعد اخلاقی «جهانشمول» و «انسان مدار» ارائه می کند، علاوه بر آنکه بخش بسیار مهمی از ابعاد حقوق بشر را تحت پوشش قرار نمی دهد، با ایرادات نظری فراوانی روبرو است. روش این پژوهش تحلیلی است.
Machine summary:
همین مسأله موجب شده است تا این نظریه نیز از توجیه قواعد جهانی فراگیر سرباز زده و توانایی لازم برای ارائه مبانی اخلاقی حقوق بشر را نداشته باشد.
قرارداد اجتماعی (Social Contract) هر چند که ایدهی «قرارداد اجتماعی»، پیش و بیش از فلسفه اخلاق، مورد توجه فلسفه سیاسی قرار گرفته و به عنوان یکی از نظریات توجیه کننده نظام اجتماعی و سیاسی مطرح است (مک کالوم، 1383، ص92)، اما فلاسفه اخلاق نیز از آن برای توصیف رفتارهای انسان بهره بردهاند.
به علاوه، این نظریه نیز همچون نظریه امر اخلاقی مطلق کانت، فاقد قدرت تئوریک کافی برای توجیه حقوق اطفال، مجانین و محیط زیست خواهد بود چرا که مبنای خود را بر قرارداد منعقده میان «افراد متعقل» استوار کرده و طبیعی است که بر اساس اصل بنیادین «نسبی بودن قراردادها»، هر قراردادی تنها برای اطراف آن لازمالاتباع بوده و تسری آن به اشخاص ثالث خلاف اصول عقلی است.
اخلاق فضیلتگرا اگر چه به خوبی توانسته است خصایص نیکوی انسانی را موجه جلوه دهد، با این حال در عرصه عمل با این ابهام روبرو است که در نهایت، نظریه فضیلت اخلاقی دقیقا چه رفتاری را اخلاقی میداند؟ پاسخ آن در برابر اخلاقی بودن یا نبودن هر رفتار انسانی چیست؟ در واقع فضیلتگرایان تنها اعلام میکنند که ملکهی «صدق» برای شخصیت انسان خوب است، اما صریحا بیان نمیکنند که آیا باید در هر حال راست گفت و در هیچ صورتی نمیتوان دروغ گفت.