Abstract:
پیتر سینگر از فیلسوفان اخلاق پرآوزهای است که به خصوص در اخلاق کاربردی و حقوق حیوانات آثار بسیاری از او منتشر شده است و بسیار مورد توجه و نقد و بررسی قرار گرفته است. او در دفاع تمام عیار از حقوق حیوانات تلاش بسیار کرده است تا جایی که در مقایسه حیوانات با انسانها نه تنها از یک سو، کشتن حیوانات و خوردن گوشت آنها را اخلاقی نمیداند بلکه از سوی دیگر، کشتن جنین و حتی نوزاد را اخلاقی تلقی میکند. اساس تفکر اخلاقی او در این زمینه بر مفهوم شخص استوار است. از نظر او موجودی شأن و منزلت اخلاق دارد که شخص به شمار آید و برای آن ویژگیهایی میشمارد. در نتیجه، از آنجا که جنین و نوزاد از نظر او این ویژگیها را به دست نیاوردهاند شخص به شمار نمیآیند و حق حیات نیز ندارند. با توجه به اهمیت سقطجنین و نفوذ و تأثیرگذاری سینگر و لازمه شگفتانگیز دیدگاهاش، در این مقاله به بررسی و نقد استدلال او درباره جواز سقطجنین و نوزادکشی پرداخته میشود و از جمله نقدهایی که میتوان به سینگر وارد کرد عبارتند از بیملاکی و دلبخواهی بودن معیارهای شخص بودن، ناکافی بودن این معییارها، اهمیت تفاوت در گونه به لحاظ اخلاقی، پیامدهای نامطلوب نوزادکشی و اهمیت عاطفه در اخلاق.
Machine summary:
حال اگر مراد از انسان شخص باشد، مقدمه اول (جنين انسان بيگناه است ) کـاذب خواهـد بود؛ زيرا جنين ويژگيهـاي شـــخص از جمله عاقل يا خودآگاه بودن را ندارد و اگر انسـان به معناي عضـوي از نوع هوشـمند باشـد، گرچه جنين عضـوي از نوع هوشـمند اسـت ، ولي مقدمه دوم کاذب اسـت و کشتن هر انساني گرچه شخص به شمار نيايد به لحاظ اخلاقي نادرســت نيســت ؛ مگر اينکه نادرســتي کشــتن انســان بي گناه را بر اساس ديدگاه محافظه کاران مبتني بر تقدس حيات بدانيم که از نظر سينگر درست به نظر نميرسـد؛ زيرا نادرسـتي کشـتن يک موجود، خواه از گونه انسان يا از هر گونه ديگري ، ربطي به اين ندارد که آن موجود از گونه انسان باشد و اين باور که حيات انسان نسبت به ســاير موجودات ارزشــمندتر اســت ، ناشــي از ميراث آموزه هاي ديني مســيحيت ١ اســت .
امروزه بيشــتر افراد اتفاق نظر دارند که به جز در مواردي خاص ، مانند دفاع از خود در جنگ ، به قتل رسـاندن انسـان ها، صرف نظر از نژاد، دين ، طبقه يا مليت آنان نادرست است (٨٥ :١٩٩٣ ,Singer)؛ اما اينکه آيا بايد از جـان همه افراد از جمله جنين ها نيز محافظت کرد يا نه ، ســـؤالي اســـت که هريک از فيلســوفان اخلاق ، با توجه به اصــول و مباني اخلاقي متفاوتي که پذيرفته اند، به آن پاســخ ميدهند.