Abstract:
ابن سینا، رئیس فیلسوفان عالم اسلام، با اینکه در قرون وسطی زندگی می کرد، ولی هرگز روحیه و اندیشه قرون وسطایی نداشته است. او همچون فیلسوفان دوره تجدید حیات علمی و فرهنگی ، مخالف هر نوع تحجر و تقلید بود و سند درستی هر امری را عقل و تجربه می شناخته و برای انکار چیزی تا دلیل و برهان روشنی نمی یافته، آن را در بوتة امکان می نهاده است . این عالم بزرگ، شهود عرفا و کرامات اولیا را از نگاه عقل ممکن می دانسته و در برخی از رسالات و کتاب هایش به توجیه فلسفی آن ها پرداخته است. با این وجود از مطالعه احوال و آثار وی بر می آید که او هرگز به سیر و سلوک نپرداخته و راه و روش صوفیان را در پیش نگرفته است.
Avicenna, can be regarded as the most prominent of Islamic philosophers. Despite the fact that he lived in the medieval era, he did not follow the medieval line of thought. He was rather like Renaissance thinkers in opposing any sort of narrow-minded dogmatism and blind imitation of the ancients as well as in relying on reason and experiment as the only touchstone of truth and never rejected a belief before he found conclusive evidence in its refutation and meanwhile regarded it as possible. That is why he considered the intuitive findings of mystics and the miracles of saints as logically possible and in some of his works sought to provide philosophical justifications for them. However drawing on evidence from Avicenna's life, we will to show that he never set foot on the path of mystic quest and neither did he adopt a Sufi's life style.
Machine summary:
علي اکبر سياسي در نوشته اي با عنوان علم النفس ابن سينا و تطبيـق آن بـا روان شناسـي جديد، با استناد به نظرات عرفاني ابن سينا دربارة عقول و دخالت آنهـا در چگـونگي حصـول معرفت الله و وصول به حق بيان دارد که اين فيلسوف بزرگ نسبت به اشراق و کشف و شهود عقيده مند است و حکمت افلاطون و نوافلاطونيان نيز در فکر او بي تأثير نبوده اگـر چـه ايـن عرفان، از نوع عرفان متعارف نباشد(سياسي،١٣٥٩: ١٣٠).
کلام اشعري و ماتريدي که بـا کرامـات و اعمـال خـوارق عـادات سازگاري داشت رواج يافته بود و صوفيان نامداري که از مشايخ طريقت به شمار مي آينـد در اين عصر زندگي مي کردند که ذيلا از برخي نام خواهيم برد و چنانکه گفته خواهد شد بعضي از اين بزرگان با ابن سينا مصاحبت و مکاتبت هم داشتند: ١- ابوبکر بن ابي اسحق محمد بن ابراهيم بخاري کلابادي(متوفي ٣٨٠يـا٣٩٠ ) صوفي اشـعري مولف کتاب معروف « التعرف لمذهب التصوف » ٢- ابو عبدالرحمن محمد بن حسين بن موسي سلمي نيشابوري ( متوفي ٤١٢ ) مولـف کتـب متعدد، از جمله حقايق التفسير و طبقات الصوفيه ٣- ابوالحسين علي بن عبداله بن حسن بن جهضم همداني ( متـوفي ٤٠٤ ) معـروف بـه ابـن جهضم شيخ صوفيه عصر خود و نويسنده کتاب بهجـه الاسـرار فـي التصـوف(نفيسـي،١٣٣٣: (122-118 ٤- ابوالحسن علي بن جعفر يا علي بن احمد خرقاني ( متـوفي ٤٢٥ ) يکـي از اکـابر مشـايخ طريقت (عطار،١٣٤٦،ج٢: ١٧٤) ٥- احمد بن عبدالله ( متوفي ٤٣٠ ) معروف بـه ابـونعيم مولـف کتـاب حليـه الاوليـا و طبقـه الاصفياء(نفيسي،١٣٣٣: ١٢٠) ٦- ابو سعيد فضل اله بن ابوالخير ( متوفي ٤٥٠ ) يکي از اعاظم مشايخ صوفيه که با ابن سـينا مکاتبه و به احتمال قوي ملاقات نيز داشته است (ابن منور،١٣٨٦: ٢٠٩).