Abstract:
قاعدهی "نفی سبیل" از جمله قواعد فقهی است که در روابط حقوقی مسلمانان با غیرمسلمانان نقش تعیینکنندهای داشته و به عنوان شاخصی برای تعدیل و تنظیم روابط مسلم و غیرمسلم به کار رفته است. بهواسطهی این قاعده، در ارتباط میان امت اسلامی و ملل غیرمسلمان، چنین ایجاب میشود که همواره مسلمانان باید برتری داشته باشند و به هیچ وجه تعهد و روابطی را نپذیرند که موجب تسلط غیرمسلمانان بر ایشان شده، یا منجرّ به تساوی آنان با مسلمین گردد. آنچه در این مقاله بدان پرداخته شده، پاسخ به این پرسش بنیادی است که آیا مضمون آیهی 141 سورهی نساء چنین افادهای را مینماید یا خیر؟! در این نوشتار، با روش توصیفی و تحلیلی، پس از بررسی مفهوم قاعدهی یادشده در فقه و مستندات اساسی این قاعده، به بازتاب این اصل در آثار فقهی و تفسیری پرداخته و سپس ملاحظاتی بر این تفسیر ارائه شده است. بررسی منابع و دیدگاههای مختلف نشان میدهد که «آیهی نفی سبیل» در معنای مطابقی و مستقیم خود نمیتواند دلیل قاعدهی فقهی نفی سبیل قرار گیرد؛ تا از این طریق به منع روابط استیلایی مسلمین با کافران پرداخت، چرا که ویژگی قاعده آن است که بر مصادیق خود بدون واسطه منطبق باشد.
Machine summary:
بررسی منابع و دیدگاههای مختلف نشان میدهد که «آیهی نفی سبیل» در معنای مطابقی و مستقیم خود نمیتواند دلیل قاعدهی فقهی نفی سبیل قرار گیرد؛ تا از این طریق به منع روابط استیلایی مسلمین با کافران پرداخت، چرا که ویژگی قاعده آن است که بر مصادیق خود بدون واسطه منطبق باشد.
خداوند متعال در آیهی 141 سورهی نساء، قاعدهی نفی سبیل را تشریع فرموده و آورده است: «لن یجعل الله للکافرین علی المؤمنین سبیلا؛ هرگز خداوند (نه در گذشته و نه در آینده) برای کافران، راه تسلط بر اهل ایمان را باز نگذاشته است».
اصل و اساس قاعدهی نفی سبیل از این آیهی قرآنی اتخاذ شده است؛ بنا به قرائت قاطبعهی فقها، منظور آیه، بستهشدن راه تسلطِ تشریعی و تقنینی کفار نسبت به مسلمانان است؛ یعنی قوانین فقه و حقوق بینالملل اسلامی، هیچگونه راه تسلطی را برای کافران و غیرمسلمانان باز ننموده است.
در اینکه مراد از جعل در آیهی شریفه چیست و چه نوع جعلی مراد آیه بوده است، دو نظریه وجود دارد: جعل تشریعی عدهای بر این باورند که "جعل تشریعی" مراد این آیه است؛ یعنی خداوند در عالم تشریع و قانونگذاری، حکمی که موجب سبیل و سلطهی کافران بر مؤمنان باشد را وضع نکرده است (موسوی بجنوردی، 1377، ج1: 188).
برای نمونه، امام خمینی مینویسد: «با قطع نظر از صدر آیهی شریفه، بر اساس کتب تفسیری (طوسی، 1413ق، ج3: 364) و غیر تفسیری، چند احتمال در معنای سبیل مطرح است؛ اما ظاهر این است که سبیل یک معنا بیشتر ندارد و آن، طریق است که در همهی استعمالهای قرآن کریم بههمینمعنا آمده است.