Abstract:
زﻣﯿﻨﻪ و ﻫﺪف: ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ ﻣﺆﺛﺮ در ﻣﺆﺳﺴﻪﻫﺎی آﻣﻮزش ﻋﺎﻟﯽ، ﻧﯿﺎزﻣﻨﺪ ﻣﺪل رﻫﺒﺮی ﻣﻨﺎﺳﺐ اﺳﺖ، ﺑـﻪ ﻃـﻮری ﮐﻪ ﮐﺎرﺑﺮد ﺳﺒﮏ رﻫﺒﺮی ﻣﻨﺎﺳﺐ ﺗﻮﺳﻂ ﻣﺪﯾﺮان اﯾﻦ ﻣﺮاﮐﺰ، در اﯾﺠﺎد اﻧﮕﯿﺰه در اﻋﻀﺎی ﻫﯿﺄت ﻋﻠﻤﯽ ﻣﯽ ﺗﻮاﻧﺪ
اﺛﺮﮔﺬار ﺑﺎﺷﺪ. اﯾﻦ ﭘﮋوﻫﺶ ﻗﺼﺪ دارد راﺑﻄﻪ ﺑﯿﻦ ﺳﺒﮏ رﻫﺒﺮی و ﻣﯿﺰان ﺧﻼﻗﯿﺖ اﻋﻀﺎی ﻫﯿﺎت ﻋﻠﻤﯽ داﻧﺸﮕﺎه
ﻋﻠﻮم اﻧﺘﻈﺎﻣﯽ را ﺑﺮرﺳﯽ ﻧﻤﺎﯾﺪ. روش: اﯾﻦ ﺗﺤﻘﯿﻖ ﺑﻪ ﻟﺤﺎظ ﻫﺪف ﮐﺎرﺑﺮدی و از ﻧﻈﺮ ﺷﯿﻮه اﺟـﺮا ﭘﯿﻤﺎﯾﺸـﯽ
اﺳـﺖ. ﺟﺎﻣﻌـﻪ ﺗﺤﻘﯿـﻖ را اﻋﻀـﺎی هیات ﻋﻠﻤﯽ داﻧﺸﮕﺎه ﻋﻠﻮم اﻧﺘﻈﺎﻣﯽ اﻣﯿﻦ ﺗﺸﮑﯿﻞ داده اﻧﺪ و 131 ﻧﻔﺮ ﺑﻪ
ﻋﻨﻮان ﻧﻤﻮﻧﻪ اﻧﺘﺨﺎب ﺷﺪه اﻧﺪ. داده ﻫـﺎ ﺑـﺎ اﺳﺘﻔﺎده از ﭘﺮﺳﺸﻨﺎﻣﻪ ﺧﻼﻗﯿﺖ ﺗـﻮرﻧﺲ (0/91) و ﭘﺮﺳﺸـﻨﺎﻣﻪ
ﺳـﺒﮏ رﻫﺒـﺮی ﻫﺮﺳـﯽ و ﺑﻼﻧﭽـﺎرد(0/93)، ﺟﻤـﻊ آوری ﺷﺪه و از آزﻣﻮن ﺧﯽ دو، ﺟﻬﺖ آزﻣﻮن ﻓﺮﺿﯿﻪﺗﺤﻘﯿﻖ، اﺳﺘﻔﺎده ﺷﺪه اﺳﺖ.
ﯾﺎﻓﺘﻪ ﻫﺎ و ﻧﺘﺎﯾﺞ: ﻧﺘﺎﯾﺞ ﻧﺸﺎن داد ﮐﻪ ﺑﯿﻦ ﺳﺒﮏ رﻫﺒـﺮی و ﺧﻼﻗﯿـﺖ در ﺑـﯿﻦ اﻋﻀـﺎی
ﻫﯿـﺎت ﻋﻠﻤـﯽ داﻧﺸـﮕﺎه راﺑﻄﻪ ﻣﻌﻨﯽداری وﺟﻮد دارد. ﻫﻤﭽﻨﯿﻦ ﺑﺮ ﺧﻼف ﺳﺎزﻣﺎنﻫﺎی ﻧﻈﺎﻣﯽ ﮐﻪ ﺳﺒﮏ رﻫﺒﺮی ﻋﻤﺪﺗﺎ دﺳﺘﻮری اﺳﺖ، از ﻧﻈﺮ اﻋﻀﺎی ﻫﯿﺎت ﻋﻠﻤﯽ داﻧﺸﮕﺎه ﻋﻠﻮم اﻧﺘﻈﺎﻣﯽ اﻣﯿﻦ، ﺳﺒﮏ رﻫﺒﺮی
ﻏﺎﻟـﺐ در داﻧﺸـﮕﺎه از ﻧـﻮع ﻣﺸـﺎرﮐﺘﯽ اﺳﺖ و ﻣﯿﺰان ﺧﻼﻗﯿﺖ اﻋﻀﺎء ﻧﯿﺰ، در ﺣﺪ ﻣﺘﻮﺳﻂ ﻣﯽﺑﺎﺷﺪ.
Machine summary:
سبک رهبری؛ بررسي رابطه بين سبک رهبري و خلاقيت از ديدگاه اعضاي هيات علمي دانشگاه علوم انتظامي امين محمدحسين عباس نژاد١، علي مقدم 2 تاريخ دريافت : ٩٢/١١/٠١ تاريخ پذيرش : ٩٣/٠١/٢٧ چکيده زمينه و هدف : مديريت مؤثر در مؤسسه هاي آموزش عالي، نيازمند مدل رهبري مناسب است ، بـه طـوري که کاربرد سبک رهبري مناسب توسط مديران اين مراکز، در ايجاد انگيزه در اعضاي هيأت علمي ميتواند اثرگذار باشد.
اين پژوهش قصد دارد رابطه بين سبک رهبري و ميزان خلاقيت اعضاي هيات علمي دانشگاه علوم انتظامي را بررسي نمايد.
رهبري از ارکان مهم فرايند توسعه است و توجه به ارتقاي اثربخشي سازمان ، بيانگر اين است که در موقعيت هاي سازماني، بهترين روش براي نفوذ در افراد وجود ندارد و انتخاب سبک رهبري به سطح آمادگي افراد و ساير عوامل درون و برون سازماني بستگي دارد(هرسي و بلانچارد،١٣٧٣،ص ١٣٨).
اما اين نکته را نيز بايد مدنظر داشت که اتخاذ سبک انتخابي رهبر، به عنوان يکي از متغيرهاي مهم تعيين کننده در رفتار سازماني براي اينکه با موقعيت موجود سازگار باشد، به موازات نقش عوامل ديگر همچون جو سازماني، منابع قدرت و ساير نيروهاي مداخله گر که در شرايطي، سازمان را تحت تاثير قرار ميدهند، به همراه انديشه هاي نو و خلاقيت مديران تحقق پيدا خواهد کرد(باقريزاده ،١٣٧٤،ص ٥٤).
در اين پژوهش ، نويسنده به بررسي ارتباط ميان سبک رهبري، اثربخشي و نتايج آن در آموزش عالي در دپارتمان هاي مديريت و بازرگاني پرداخته است و با استفاده از تئوري اقتضائي فيدلر، به اين نتيجه رسيده است که روساي دپارتمان هايي که بين کارکنانشان پذيرفته شده و مورد احترام هستند، بيشتر ميتوانند رفتار ديگران را متاثر سازند(ايران زاده ،١٣٨٦،ص ٦٧).