Abstract:
دولت ایران در دوره ناصری، آشکارا پیرامون مساله بحرین به تکاپوهای سیاسی و مکاتبه با دولت های ستیزه جو پرداخت؛ اما در پنهان، راهبردها و گزینه های دیگری را نیز بررسی می کرد. پژوهش حاضر بر پایه دست نوشته ای از سال 1268ق. نگاشته شده است و بیان می کند که برخی از کارگزاران دوره ناصری، برنامه ای راهبردی و آمادی به ویژه در رویارویی با بحران بحرین و ممالک همجوار زیر نفوذ ایران در خلیج فارس داشته اند؛ یکی از این راهبردها، تاسیس نیروی دریایی قدرتمند و جنگ رویاروی از راه دریا بوده است. با این حال، یافته ها نشان می دهد که سیاست دوگانه ناصرالدین شاه از یک سو، دیوانسالاری بیمار و ناکارآمد که از مرگ نابهنگام امیرکبیر ناشی شده بود، از سوی دیگر و سرانجام، درگیری ایران در جبهه های شرقی به ویژه در افغانستان کنونی، راهبردهای پیشنهادی در متن مذکور را ناکام گذارد.
Machine summary:
اطمینان و استظهار اعراب بدان قلعه است ، ان شاءالله الرحمن به قوت طالع شاهنشاهی و به ضرب گلولۀ توپ قلعه کوب پادشاهی در عرض سه ساعت قلعۀ مسفوره ، مصداق آیۀ وافی هدایۀ (فجعلنا عالیها سافلها)١ خواهد گردید و مسخر می شود و بعد از آنکه قلعه را به دست آوردند، بدیهی است که دیگر اعراب را قوه ای نیست و پای است 2 نمی ماند، فرار بر قرار اختیار خواهند کرد و چون عالیجاه مقرب الخاقان حاجی قوام آدمی است بااستخوان ، مدبر و کاردان و مسموع القول ، چنان چه مصلحت اقتضا نماید که از جانب اولیای دولت ابدمدت ، این خدمت به عهدة ایشان شود، به اندک زمانی به انجام می رسد، ضمیمۀ ممالک محروسه می شود، ولی مشروط به دو شرط .
دویم آنکه همین قدر که جهاز دولتی در سرحد باشد، کلی جهاز و بغلۀ بزرگ و کوچک اطمینان پیدا می نمایند زیر علم شاهنشاه عالم پناه -روحنا و روح العالمین فداه - می آیند و علم پادشاهی در جهازات خود خواهند زد و این باعث شوکت و قوت دولت روزافزون و تسلط پیدا کردن در دریا و تصرف نمودن جزیرة بحرین و بندر عباسی و سایر جزایر که عرض شده ، می شود و بدون بودن جهاز دولتی در سرحد محال و ممتنع است انتظام جزایر و بنادر، زیرا که با وجود قدرت کامله ، عادت الله بر اسباب جاری شده و اسباب انتظام بنادر و جزایر منحصر است به بودن جهاز دولتی .