Abstract:
انصاف به عنوان دریچه اصلی نفوذ اخلاق در حقوق و فقه اسلامی، مبنای بسیاری از احکام و قواعد فقهی و حقوقی محسوب میشود. انصاف، به عنوان رفتار خوشایند وجدان جامعه، موجب استقرار عدالت واقعی در جامعه اسلامی میگردد. بر همین اساس، انصاف نمیتواند در مقابل معاملاتی که در وضعیت اضطراری منعقد میشود سکوت کند. اصولا معاملات اضطراری معاملاتی صحیح محسوب میشوند، اما در برخی موارد (جایی که یکی از طرفین خصوصا طرفی که دارای موقعیت برتری میباشد، از این موقعیت اضطراری سوءاستفاده مینماید) نفوذ این معاملات دچار تردید میشود؛ چرا که انصاف، سوءاستفاده از موقعیت در قرارداد را نمیپذیرد. همان گونه که، نظام حقوقی کامن لا، طبق نظریه دکترین نامعقول، که انصاف هسته اصلی آن را تشکیل میدهد، آن را نمیپذیرد و فقها نیز با دید منصفانه، در قالب قاعده لاحرج و لاضرر، آن را نمیپذیرند.
Machine summary:
این مقاله در راستای پاسخ به این سؤال طرح شده است که آیا انصاف میتواند وضعیت معاملات اضطراری، که در آن از موقعیت اضطراری سوءاستفاده میشود، تغییر دهد؟ که این موضوع در حقوق ایران و نظام حقوقی کامن لا و همچنین از نظر فقهای امامیه و اهلسنت (در قالب موضوع بیع مضطر و احتکار و تسعیر) بررسی خواهد شد.
به طور مثال، طبق قانون و نظر اکثر فقها معامله اضطراری صحیح است، اما در مواقعی که از این موقعیت اضطراری سوءاستفاده شود، آیا اخلاق حکم قانون را میپذیرد و آن را صحیح میداند؟ مفهوم غیرمنصفانه بودن قرارداد متأسفانه در حقوق ایران مفهوم «غیرمنصفانه» (Unconscionability) آن چنان که باید، مورد توجه قرار نگرفته است.
آنچه از نظرات فوق برداشت میشود این است که اکثر فقها بیع مضطر را باطل نمیدانند و حتی اگر از این اضطرار سوءاستفاده شود نیز این نظر میتواند قابل پذیرش باشد، چرا که این نظر با اصل ثبات قراردادها مطابقت دارد و باید حتیالامکان سعی کرد از گسیختن قرارداد جلوگیری کرد.
با توجه به مطالب مذکور در این مبحث باید بیان داشت که در صورت عدم رعایت انصاف در تعیین قیمت، حاکم میتواند نسبت به تعدیل آن اقدام کند، یعنی همان تعیین قیمتالمثل که در مبحث بیع مضطر و در ماده 179 قانون دریایی ایران به آن اشاره شده است.
در هر مورد که دادگاه سوءاستفاده از موقعیت را موجب بهرهبرداری غیرمنصفانه از قرارداد تشخیص دهد، میتواند به بطلان یا تعدیل قرارداد حکم نمایند، به گونهای که هر شرط مخالف آن به جهت آمره بودن قواعد انصاف باطل است.