Abstract:
گزارههای اخلاقی موجود در آیات قرآن را به دو شکل جملات خبری و انشایی میتوان یافت. در جملات انشایی، انشاء گاهی به صورت انشاء طلبی و گاهی در قالب انشاء غیرطلبی بیان شده است. انشاء طلبی، شامل امر، نهی، استفهام، تمنی، ندا، عرض و تحضیض میباشد و انشاء غیرطلبی، اقسامی همچون افعال مدح و ذم، تعجب، قسم، رجاء و صیغههای عقود را در بر میگیرد. با توجه به اینکه گزارههای اخلاقی را بیشتر، از راه محمول آنها یعنی مفاهیم اخلاقی«باید، نباید، خوب، بد، درست، نادرست و وظیفه»، میتوان تشخیص داد، این تحقیق بر آن است تا با بررسی انشائات طلبی، چگونگی دلالت آنها را بر مفاهیم اخلاقی روشن سازد تا در نتیجه گزارههای اخلاقی نیز معلوم گردد. حاصل این پژوهش، موید این ادعاست که انشائات طلبی، در کاربرد اصلی و غیر اصلیشان، بیانگر مفاهیم اخلاقی باید ونباید و خوب و بد هستند، که بدین وسیله، بخش زیادی از گزارههای اخلاقی قرآن، قابل فهم خواهند بود.
Machine summary:
از آنجا که گزارههای اخلاقی را بیشتر، از راه محمول آنها یعنی مفاهیم اخلاقیِ«باید، نباید، خوب، بد، درست، نادرست و وظیفه»، میتوان تشخیص داد، این تحقیق بر آن است با بررسی انشائات طلبی، چگونگی دلالت آنها را بر مفاهیم اخلاقی روشن سازد تا در نتیجه، گزارههای اخلاقی نیز معلوم گردد.
اما اگر با قطع نظر از تکلّم، برای نسبت موجود در جمله، واقعیتی وجود نداشته باشد، در این صورت به این کلام، انشاء میگویند که قابلیت اتصاف به صدق و کذب ندارد، مثل: (سيرُوا فِي الْأَرْضِ(، که قطع نظر از لفظ، چیزی نیست و تنها با گفتن (سيرُوا فِي الْأَرْضِ(، معنا ایجاد میشود.
غیر از صیغهي امر، از مادهي امر نیز میتوان معنای باید و وظیفه را فهمید، مانند: (قُلْ إِنِّي أُمِرْتُ أَنْ أَعْبُدَ اللَّهَ مُخْلِصاً لَهُ الدِّينَ وَ أُمِرْتُ لِأَنْ أَكُونَ أَوَّلَ الْمُسْلِمينَ(.
» اما برای اینکه نهی را به معنای مطابقی و نه به معنای التزامی آن تفسیر کنیم، صحیحتر این است که بگوییم، نهی، به معنای ردع و منع از فعل است؛ یعنی کسی که مرتبه و رتبهي والایی دارد، دیگری را که پایینرتبه است، از انجام کاری منع كند و باز دارد.
نتیجه از آنچه گذشت به این نتیجه میرسیم که با توجه به کثرت استعمال انشائاتطلبی در قرآن، میتوان مفاهیم اخلاقی به ويژه باید و نباید را از طریق این انشائات که در قالب امر، نهی، استفهام، دعا، تمنّی، عرض و تحضیض بیان شدهاند، به دست آورد و بدین وسیله گزارههای اخلاقی را از راه محمول آن گزارهها، معلوم ساخت.