Abstract:
این پژوهش با هدف بررسی تاثیر فرهنگ سازمانی بر گرایش کارآفرینانه افراد با توجه به نقش میانجی مدیریت دانش انجام شد. روش پژوهش از نظر هدف، کاربردی و به لحاظ گردآوری دادهها، کمی و مبتنی بر رویکرد همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش، شامل دانشجویان ورودی سال 93 دوره دکتری دانشگاه تهران بود که تعداد آنها در حدود 3110 نفر گزارش شد و بر اساس روش نمونهگیری تصادفی طبقهای و فرمول کوکران، تعداد 324 نفر به عنوان حجم نمونه، تعیین گردید. بهمنظور گردآوری دادهها، از پرسشنامههای استاندارد فرهنگ سازمانی دنیسون (2000)، گرایش کارآفرینانه هاگس و مورگان (2007) و مدیریت دانش داروچ (2003) بهره گرفته شد. به منظور سنجش پایایی از ضریب آلفای کرونباخ و ضریب پایایی ترکیبی و همچنین بهمنظور سنجش روایی از روایی محتوا و سازه استفاده شد که نتایج بیانگر روا و پایا بودن ابزار بود. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از روش مدلسازی معادلات ساختاری و به کمک نرمافزار Lisrel-v8.8 در دو بخش مدل اندازهگیری و بخش ساختاری انجام پذیرفت. نتایج پژوهش حاکی از تاثیر مثبت و معنادار فرهنگ سازمانی بر گرایش کارآفرینانه دانشجویان از یک سو و از سوی دیگر تاثیر معنادار متغیر میانجی مدیریت دانش بر رابطه میان این دو میباشد.
Machine summary:
دانش، جزء حياتي براي سازمانها تا حدود زيادي مبتني بر افراد سازمان و قابليت هاي آنها از يک سو و از سوي ديگر ويژگيهاي گروهي آنان محسوب ميشود که عامل دوم متأثر از عوامل زيادي از جمله فرهنگ سازماني است ؛ به طوريکه ارزشها، بايد و نبايدها و هنجارهاي کارکنان سازمان نقش کليدي را در اجراي صحيح و کامل فرايند مديريت دانش در سازمان ايفا ميکنند )کيگانک و همکاران ٤، ٢٠١٠(.
مطالعه پژوهشهاي پيشين مشخص ميسازد که يکي از موانع پيشروي ايجاد و تقويت ابعاد گرايش کارآفرينانه در افراد، ناهماهنگي ارزشهاي آنها از يکسو و از سوي ديگر ناکارآمدي سازمان در اجراي صحيح چرخه مديريت دانش است .
همچنين فرهنگ سازماني سهم مهمي در استقرار صحيح مديريت دانش داراست و تغيير فرهنگ يکي از مهم ترين جنبه هاي هر نظ ام مديريت دانش به شمار ميرود؛ با توجه به اهميت اين موضوع در اين پژوهش به بررسي تأثير فرهنگ سازماني بر گرايش کارآفرينانه به طور مستقيم و همچنين اثر ميانجي مديريت دانش بر رابطه ميان اين دو متغير پرداخته شده است .
ابعاد داروچ از يکسو جامعيت رفتار سازماني در حوزٔە مديريت فرهنگي را داراست و از سوي ديگر توجه ويژهاي به مشتري در حوزٔە مطالعات فرهنگي دارد )دروچ ٥، ٢٠٠٣(؛ همچنين پرسشنامه اي که وي در پژوهش خود براي سنجش فرهنگ سازماني ارائه داده است ، دربارٔە مطالعات علوم اجتماعي بسيار کاربردي بوده و از اينرو در پژوهش حاضر نيز استفاده شده است .
Organizational culture for knowledge management systems: a study of corporate users.
The effects of entrepreneurial orientation and knowledge management capability on organizational effectiveness in Taiwan: the moderating role of social capital.