Abstract:
تا قبل از سال 1995، واژه «victim» در ادبیات قانونی اسپانیا کاربرد چندانی نداشت و مقنن ترجیح میداد به جای این اصطلاح علمی مشهور، از واژگان عرفی و رایج میان مردم استفاده کند. این واژه که تحتتأثیر مطالعات بزه دیدهشناسی و در پی اصلاحات صورت گرفته به سال 1995، به قانون مجازات جدید اسپانیا وارد شده است، اکنون به اصطلاحی رایج در ادبیات حقوق کیفری این کشور مبدل شده است. متون قانونی اسپانیا، حسب نوع جرم ارتکابی و عملکرد بزهدیده، موقعیتها و حقوق متنوع و متفاوتی را برای وی پیشبینی کردهاند.
Machine summary:
بنابراین ، اعلام جرم که در نظام حقوقی اسپانیا، یک تکلیف شهروندی تلقی می شود، از منظر بزه دیده شناسی ، در شمار حقوق بزه دیده قرار گرفته و برای وی این امکان را ایجاد می کند تا راجع به موقعیت داشتن تعقیب یا عدم آن ، اتخاذ تصمیم نماید.
البته به محض اعلام جرم به دست بزه دیده ، لازم است که وی از تمامی حقوقی که در اختیار دارد، آگاه شود هر چند که در این مرحله ، بزه دیده ، به عنوان طرف دعوا در نظر گرفته نمی شود، قانونگذار نیز با پیش بینی چنین حکمی در قانون ، یکی از اتنظارات اصلی بزه دیدگانی را که مایل به شناسایی حقوق خویش و آگاه از جریان دادرسی هستند، اجابت نموده است .
نخست اینکه ، هر چند اقامۀ دعوای کیفری از طرف بزه دیده ، یک عنصر انتقام جویانه را به دادرسی کیفری وارد می سازد،٢ اما به صرف این ، نمی توان نتیجه گرفت که این سیستم حقوقی ، مبتنی بر انتقام جویی است ؛ زیرا حق اقامۀ دعوای کیفری ، به این منظور پیش بینی نشده است که سازوکاری برای انتقام گیری یا راهکاری برای رویارویی مرتکب جرم و بزه دیده به منظور حل اختلاف خصوصی آنها باشد، بلکه این حق ، درواقع یک ابزار دسترسی به عدالت است که بزه دیده ـ و در موارد خاص ، اشخاص عادی ـ با توسل به آن ، در مقابل رفتارهای ناقض حقوق مورد حمایت قواعد کیفری ، واکنش نشان می دهند.