Abstract:
مقاله ی حاضر نگاهی تازه به هویت ایرانی با تکیه بر روایتها و خاطره های به جای مانده ی اساطیری و اریخی دوره ی باستان دارد ، و با بررسی مفاهیم آریا و ایران سعی می کند آن را به عنوان عامل بزرگ هویت بخش اقوام و ملیتهای گوناگون ایرانی معرفی نماید . پرسشهایی که مطرح می شوند عبارتند از اینکه هویت ایرانی در قالب چه مفاهیمی شکل می گیرد؟ ساخت و عناصر هویت ایرانی برگرفته از چه عواملی می باشند؟ نگارنده تلاش میکند با استناد به منابع ، مفاهیم آریا و ایران را زیر ساختی برای هویت ایران قرار دهد. پیدایش مرز و ایجاد کشور ایران و دفاع از آن در میان پهلوانان اسطوره ای و نامی ایران همچون نمادی سمبولیک و دینی یکی از محورهای دیگر هویت ایرانی است که در این نوشتار مورد بررسی قرار می گیرد .در نهایت نگارنده به تحلیل ملاکهای هویتی ایران دوره ی ساسانی با تاکید بر خصلت ایرانی دین و سلطنت و پیوند آن دو می پردازد .
Machine summary:
پیدایش مرز و ایجاد کشور ایران و دفاع از آن در میان پهلوانان اسطوره ای و نامی ایران همچون نمادی سمبولیک و دینی یکی از محورهای دیگر هویت ایرانی است که در این نوشتار مورد بررسی قرار می گیرد .
پرسشهایی که مطرح می شوند این است که عناصر تشکیل دهنده ی هویت ایرانی در دوره ی باستان با توجه به تنوع اقلیتی و گوناگونی اقوام از چه عواملی تبعیت می نمایند ؟ آیا این عناصر بر پایه ی خاطره های مشترک میان اقوام آریایی استوارمی باشند ؟ هویت ایرانی در مشروعیت بخشیدن به ساخت سیاسی تحت تأثیر چه رویکردی بوده است ؟ تداوم و تکوین هویت ایرانی ریشه در مجموعه عوامل جغرافیایی ، اسطوره ایی ، تاریخی و دینی دارد و بدان معنا می بخشد .
درکتیبه های هخامنشی ، مفهوم آریایی – ایرانی کاملأ مشهود و مشخص می باشد و جنبه ی دینی و قومی دارد اما در دوره ی ساسانی دستخوش تحولی نمادین می شود و در مفهومی سیاسی بکار می رود .
ساسانیان توانستند با استفاده از آخرین تجربیات گذشته ،موضوع هویت ایرانی را با دقت بیشتری مورد بررسی قرار دهند ودر ساختار سیاسی - مذهبی خود برای آن نقش بسزایی قایل شوند ،ولی بر خلاف دوران باستان که مفهوم ایران در چارچوب سرزمین فرهنگی و سیاسی پدیدارمی شد،با حمله ی اعراب مسلمان وسقوط حکومت ساسانی به علت اندیشه ی جهان شمول بودن اسلام ،مفهوم سرزمین ایران نیز فرو افتاد و اعتقاد به امت اسلامی جایگزین آن شد.