Abstract:
بیماری اسکیزوفرنی یکی از شایعترین بیماریهای روانپزشکی است و سالانه هزینه درمانی زیادی را به جوامع تحمیل میکند. از این رو تحقیقات صورت گرفته بر روی این بیماران میتواند در آگاهی بخشی و تعیین برنامههای درمانی افراد مبتلا به این اختلال راهگشا باشد. پژوهش حاضر به منظور بررسی رابطه عملکرد شناختی و کیفیت زندگی بر روی بیماران اسکیزوفرن و افراد عادی با توجه به نقش جنسیت است. به منظور سنجش این دو متغیر در دو گروه مورد مطالعه از پرسشنامه 36سوالی کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی و پرسشنامه ارزیابی شناختی مونترال(MoCA) استفاده شد. نمونه مورد بررسی شامل 80نفر بیمار اسکیزوفرن زن و مرد مقیم در مرکز نگهداری بیماران مزمن روانی(سرای احسان) و 40 نفر فرد عادی مراجعه کننده به سرای محله سنگلج بود. دادههای بهدست آمده از این پژوهش توسط آزمون همبستگی پیرسون و یومن ویتنی مورد ارزیابی قرار گرفت (P<0/05). نتایج حاصل نشان داد که بین عملکرد شناختی و کیفیت زندگی بیماران رابطه معنیدار وجود دارد هرچند این رابطه در افراد عادی مشاهده نشد. بین عملکرد شناختی و کیفیت زندگی زنان و مردان اسکیزوفرن تفاوت معنیدار مشاهده نشد. همچنین تفاوت در دو بعد عملکرد شناختی و کیفیت زندگی بیماران و افراد عادی معنادار شد. یافتههای پژوهش حاضر نشان داد در بیمارانی که نمره عملکرد شناختی بالاتری دارند، وجود ناراحتیهای جسمی و روانی، کمتر از افرادی که آسیبهای شناختی بالا دارند، باعث اختلال در سطح عملکرد میشود. هرچند تفاوت معنیدار میان زنان و مردان مشاهده نشد. به این معنی که برداشت بیمار اسکیزوفرن از کیفیت زندگی خود تحت تاثیر عملکرد شناختی او قرار دارد.
Abstract: (Translated by AI)
المرض الفصامی هو احد اکثر الامراض النفسیه شیوعا، ویفرض تکالیف علاجیه کبیره علی المجتمعات سنویا. لذلک، فان الابحاث التی اجریت علی هولاء المرضی یمکن ان تکون مفیده فی توعیه وتحدید برامج علاج الافراد الذین یعانون من هذا الاضطراب. تم اجراء هذا البحث لدراسه العلاقه بین الاداء المعرفی وجوده الحیاه لدی المرضی الفصامیین والافراد العادیین مع مراعاه دور الجنس. ولقیاس هذین المتغیرین فی المجموعتین المدروستین، تم استخدام استبیان منظمه الصحه العالمیه لجوده الحیاه المکون من 36 سوالا واستبیان التقییم المعرفی لمونتریال (MoCA). تمثلت العینه المدروسه فی 80 مریضا فصامیا (ذکور واناث) یقیمون فی مرکز رعایه المرضی النفسیین المزمنین (سرای احسان) و40 فردا عادیا یزورون سرای محله سنجلج. تم تقییم البیانات المستخلصه من هذا البحث بواسطه اختبار الارتباط لبیرسون واختبار مان-ویتنی (P<0/05). اظهرت النتايج وجود علاقه ذات دلاله احصايیه بین الاداء المعرفی وجوده الحیاه لدی المرضی، رغم عدم ملاحظه هذه العلاقه لدی الافراد العادیین. لم یلاحظ اختلاف ذو دلاله احصايیه بین الاداء المعرفی وجوده الحیاه لدی الرجال والنساء المصابین بالفصام. کما وجد اختلاف ذو دلاله احصايیه فی بعدین من الابعاد: اداء معرفی وجوده الحیاه بین المرضی والافراد العادیین. اظهرت نتايج هذا البحث ان المرضی الذین یحصلون علی درجات اعلی فی الاداء المعرفی یکون لدیهم اضطرابات جسدیه ونفسیه اقل تضررا فی مستوی الاداء مقارنه بمن لدیهم اعاقات معرفیه عالیه. بالرغم من عدم وجود اختلاف دلاله احصايیه بین الرجال والنساء. یعنی ذلک ان تقییم المریض الفصامی لجوده حیاته یتاثر بادايه المعرفی.
Abstract:
Given the increasing rate of prevalence of schizophrenia in the world it is important to address issues pertaining to this disorder namely cognitive and quality of life of individuals afflicted with this disorder. As such, the goal of the present study was to assess the relationship between cognitive functioning and the quality of life with regard to the gender of the patient in comparison with normal subjects. To do so, SF-36 and MoCA questionnaires were used to assess quality of life and cognitive functioning, respectively, of 80 schizophrenic patients (men and women) as well as 40 normal people. Following the filling out the above-mentioned questionnaires by the patients and normal subjects Pearson’s correlation and Mann-U Whitney statistics were performed on the obtained data. Results showed that there was a significant relationship between cognitive functioning and quality of life of the patients. However, no significant relationship was observed between men and women. Moreover, no significant relationship was observed in Qol of schizophrenic men and women. Also, our results indicated that there was a significant differences regarding cognitive functioning and the quality of life between the two groups. amongst patients who had high scores in cognitive functioning the existence of physical and mental problems had little effect on their Qol although no significant difference was observed in men and women. This could indicate that the perception of schizophrenic patients from their Qol can be impacted by their cognitive functioning.
Machine summary:
بررسي مقايسه اي عملکرد شناختي و کيفيت زندگي در بيماران اسکيزوفرن و افراد عادي با توجه به نقش جنسيت A Comparison Study of Cognitive Functioning and Quality of life in Schizophrenia Patients and Normal Population Regarding Gender Effect دکتر سيد سعيد پورنقاش تهراني (نويسنده مسئول) Dr Seyed Said Pournaghash Tehrani* Associate Professor of psychology, Faculty of دانشيار گروه روانشناسي، دانشکده روانشناسي دانشگاه تهران .
پژوهش of the present study was to assess the relationship حاضر به منظور بررسي رابطه عملکرد شناختي و کيفيت زندگي بر روي between cognitive functioning and the quality of life with regard to the gender of the patient in comparison بيماران اسکيزوفرن و افراد عادي با توجه به نقش جنسيت است .
510 1 1 WHOQOLBREF 2 Nanli براساس جدول فوق باتوجه به اينکه مقدار سطح معناداري در ابعاد کارکرد جسمي، اختلال نقش بخاطر سلامت جسمي و رواني کمتر از از ٠,٠٥ است بنابراين ميان عملکرد شناختي و کيفيت زندگي افراد بهنجار ارتباط خطي وجود دارد.
586 براساس جدول فوق باتوجه به اينکه مقدار سطح معناداري در بعد ادراک درد کمتر از ٠,٠٥ است بنابراين ميان عملکرد شناختي و زير شاخص هاي کيفيت زندگي افراد بهنجار ارتباط خطي وجود دارد.
با توجه به اينکه مقدار سطح معناداري بيشتر از ٠,٠٥ است بنابراين بين کيفيت زندگي و عملکرد شناختي زنان و مردان مبتلا به اسکيزوفرني ارتباط خطي وجود ندارد.
008 براساس نتايج جدول (٣)، با توجه به اينکه مقدار سطح معناداري کمتر از ٠,٠٥ است بنابراين ميان کيفيت زندگي و عملکرد شناختي در بيماران اسکيزوفرني ارتباط وجود دارد.