Abstract:
پس از استقرار کانون سیاسی و فرهنگی تیموریان در سمرقند و خراسان, مکتب نقاشی در سمرقند و
سپس در هرات شکل گرفت. این دوره که عصر "رنسانس هنری ایران" نامیده میشودء باوجود نقاشان
بزرگی چون بهزاد به منتها درجهی کمال رسید. دامنه این مکتب به هندوستان رسید و نقاشان
برجستهی ایرانی ازجمله میرسیدعلی, عبدالصمد شیرازی» فرخ بیگ و آقا رضا هروی و با حمایت
پادشاهان گورکانی» مکتب "هندو ایرانی "را که ادامه روش بهزاد بود پایهگذاری کرده و به درجهی
کمال رساندند. عوامل اصلی توسعهی نقاشی آیرانی در هند علاقهمندی و حمایت پادشاهان گورکانی و نقاشان ایرانی بودند. هدف این مقاله. نقش و تاثیرگذاری نقاشی ایرانی بر مکتب نقاشی هند است
که با بهره گیری از روش تحقیق تاریخی, به گردآوری اطلاعات و مواد خام از منابع و کتب تحقیقاتی
به سبک کتابخانهای پرداخته و به طریق توصیفی- تحلیلی تدوین گردید.
Machine summary:
دامنه این مکتب به هندوستان رسید و نقاشان برجستهی ایرانی ازجمله میرسیدعلی، عبدالصمد شیرازی، فرخ بیگ و آقا رضا هروی و با حمایت پادشاهان گورکانی، مکتب "هندو ایرانی "را که ادامه روش بهزاد بود پایهگذاری کرده و به درجهی کمال رساندند.
در این دوره زمینهی مهاجرت دانشمندان و نخبگان ایرانی ازجمله نقاشان به هند فراهم گردید و آنها با حضور گستردهی خود در دستگاه امپراتوری گورکانی، به کمک سلاطین فرهنگ دوست بابری زمینهی ترقی و توسعهی فرهنگ ایرانی بخصوص هنر نقاشی و تذهیب را فراهم آوردند.
(خواجه احمد عطاری، 1389: 42) در عرصهی خطاطی و تذهیب و مجلد و صحافی استادان بزرگ پیدا شدند و در فن نقاش بزرگانی چون مولانا میرک و استاد بهزاد به ظهور رسیدند که شهرهی عصر و معروف زمان خود بودند.
(منشی قمی، 1352، مقدمه مصحح: 38) هرات مرکز سلطان حسین بایقرا درخشانترین مرکز در جهان اسلام در آن زمان بشمار میرفت و هنرمندان بزرگی را پرورش داد؛ اما ستارهی درخشان هنر درباره او کمالالدین بهزاد بود که در تاریخ هنر نقاشی ایران هیچ استادی بهاندازهی وی مشهور نبوده است.
(غروی، 1385: 107 -106) اگرچه نقش آقا رضا هروی در پایهگذاری مکتب بابری هند بهاندازهی میرسیدعلی و عبدالصمد و فرخ بیک نبود و کارهایش با این اساتید برابری نمیکند اما فرزندش ابوالحسن که در مکتب جهانگیر و شاه جهان تربیتشده و درخشش داشته مشهورترین نقاش آن عصر گردید و مورد محبت و الطاف جهانگیر شاه بود.
در عرصه نقاشی با حضور هنرمندان نامی ایرانی ازجمله میرسیدعلی، عبدالصمد شیرازی، فرخ بیگ و آقا رضا هروی "مکتب مغولی " شکل گرفت که مکتب بهزاد و هرات را دنبال کرده و نیز فراتر رفته است.