Abstract:
در باب تحولات مفهومی قدرت و فرهنگ و تاثیر این دو پدیده اجتماعی، مطالعات گسترده ای در روابط بینالملل صورت گرفته است، اما کمتر تحقیقی به ارتباط متقابل این دو در عرصه روابط بین الملل پرداخته است؛ درحالی که امروزه اهمیت این ارتباط به ویژه با طرح نظریه قدرت هوشمند از اهمیت بسزایی برخوردار است. بر این مبنا، پژوهش حاضر درصدد است تا در چارچوب مفهومی قدرت و بر اساس روش مقایسه، نحوه ارتباط فرهنگ و قدرت را در سه رویکرد انتقادی، پساساختارگرایی و سازهانگاری مورد بررسی قرار دهد. انتقادیها، پساساختارگراها و سازه انگاران هر کدام به ترتیب نقش ابزاری، قوام بخش یا گفتمانی و تکوینی برای فرهنگ نسبت به قدرت قائل هستند. دراین ارتباط، سوال این پژوهش این است که رویکردهای سه گانه انتقادی، پسا ساختارگرایی و سازه انگاری چگونه ارتباط فرهنگ و قدرت را در عرصه روابط بین الملل تبیین می کنند. یافته ها حاکی از آن است که با مقایسه دیدگاه سه رویکرد فوق در باب ارتباط قدرت و فرهنگ در روابط بین الملل، درمی یابیم که این دو پدیده در عرصه روابط بین الملل در یک فضای سیال و پویا مرکب از مفاهیم فرهنگی ایدئولوژی، معنا، هویت سازی، هنجار آفرینی به شکلی متقابل به یکدیگر قوام می بخشند و در این قوام بخشی متقابل و پایان ناپذیر است که تاثیرات متقابل قدرت و فرهنگ در قالب امنیت، نظم و ثبات ظهور پیدا می کند.
Machine summary:
169 درواقع نوعی توجه خاص به ارتباط میان فرهنگ و قـدرت وجـود دارد کـه بـرای عرصـه بـین الملـل حـائز اهمیت جدی است ، اما مهم تر از آن نوع نگاه مکاتب جدیدتر روابط بین الملل بـه ایـن رابطـه اسـت .
مقاله منابع متمرکز بر فرهنگ در مجموعه مقالات مفاهیم فرهنگ و روابط فرهنگی ( ,Muko, Thompson ١٩٩٥) به عدم توجه شایسته سیاستمداران به نقش روابط و دیپلماسی فرهنگی در روابط با سـایر دولـت هـا اشاره شده و در مقاله تبیین جایگاه فرهنگ در نظریه های سیاست و روابط بـین الملـل ( ,Torabi &Rezaei ٢٠١٠) از بیتوجهی نظریات جریان اصلی روابط بین الملـل نسـبت بـه نقـش فرهنـگ انتقـاد و دو رویکـرد موجود در مورد نقش فرهنگ بررسـیشـده اسـت : رویکـردی کـه فرهنـگ را زمینـه سـاز تقابـل و تـنش و رویکردی که فرهنگ را بستری برای گفتگو و تعامل در روابط بین الملل میداند.
سازه انگاری: هویت بخشی فرهنگ سازه انگاری نقش قوام بخش و تکوینی را برای فرهنـگ بـه معنـای مجموعـه ای از ارزش هـا و هنجارهـای مشترک و معانی بینا ذهنی در روابط بین الملل قائل است .
Biliss, et al)؛ زیرا با تغییـر شـرایط بـین المللـی و ظهور رژیم ها و نهادهای نوین و همچنین رشد سطح آگاهی ملـت هـا، فضـا بـرای اعمـال قـدرت سـخت و رویکرد یک جانبه گرایی دولت ها تنگ تر نمود است و آن هـا سـعی دارنـد تـا اهـداف و منـافع خـود را در چارچوب هنجارها و ارزش های بین المللی بیان نموده و یا را پیگیری کنند.
Security theories, Tehran: Contemporary Abrar Institute (in Persian) Lukes, S.
Soft power and balance in international politics, Translation by Asgar Ghahrampanpour, Tehran: Strategic Studies Institute.