Abstract:
ژرفاندیشی در آموزههای دینی، حکایتگر ظرفیتها و ظرافتهایی معنایی و مبنایی در حوزه اخلاق است. این فرضیه، در مقابل ایدهای مطرح است که اخلاق دینی یا اسلامی را گزارههایی بیمعنا قلمداد کرده و بر اخلاق انسانی پای فشرده و تفاوت چندانی را میان اخلاق دینی با دنیوی (سکولار) قائل نیست. نوشتار فراروی با مسئله قرار دادن وجوه تمایز اخلاق اسلامی، به تمایزات معنایی، مبنایی و کارکردی پرداخته و با توجه به خاستگاه شیعی منابع، بهنوعی، نموداری از وجوه تمایز اخلاق شیعی به تصویر کشیده است. روش تحقیق، از نوع اسنادی کتابخانهای و با رویکرد تحلیل محتوا است.
Deep studies in religious doctrines is an indication of semantic and fundamental capacities and delicacies in the field of ethics. This hypothesis is opposed to the idea that, emphasizing human morality and viewing religious or Islamic ethics as meaningless propositions, knows religious ethics and secular ethics approximately the same. The article has intended to explain the semantic, fundamental and functional differences between Islamic ethics and secular ethics and to draw a schematic illustration of Shiite moral distinctions according as may be understood by Shiite resources. The research method is a type of library and documentary with a content analysis approach.
Machine summary:
این مسئله و پاسخ برآمده از آن بهنوعی نهتنها ناظر به نفی ایده بیمعنایی اخلاق دینی است، بلکه میتواند مقدمهای قلمداد شود که از حیث اثباتی، ضرورت تولید نظام اخلاق شیعی را بر اساس منابع ناب اهل بیت^ نشان دهد.
ازاینرو اتمام اخلاق یعنی اتمام دین و این معنا از روایت بیشتر با دیگر آموزههای دینی مبنی بر هدف بعثت انبیاء سازگاری دارد.
بهعنوان مثال باید پرسید که چه مقدار از مبانی و معارف علم اخلاق بر اساس آموزههای قرآن کریم و اهلبیت^ پیریزی شده است و از سوی دیگر کارکرد مبنایی علم اخلاق مطلوب در اصلاح و ارتقای علوم بهویژه علوم انسانی چه میزان بوده است؟ متأسفانه مواجهه فعلی دانشگاهها و مراکز علمی کشور با علوم انسانی موجود که غالبا وارداتی است، مواجههای منفعلانه و تدافعی است درحالیکه ظرفیت و منابع اسلامی، رویکردی فعالانه و پیشدستانه نسبت به علوم انسانی موجود طلب میکند.
کارکرد تکلمی</H2> کارکرد تکلمی اخلاق اسلامی، ناظر به این حقیقت است که معرفت علمی و کاربست عملی آموزههای اخلاقی نهتنها مسیر تکلم و مناجات بنده را با خدا آسان و گوارا میکند، بلکه منجر به آن خواهد شد که خداود نیز با بنده خود مناجات و تکلم کند.
در تمایز معنایی مفهوم اخلاق بیشتر ناظر به رفتارها و هنجارهای صادره از انسان است نه ملکات و حالات نفسانی که منشأ و مبدا بروز خلقیات هستند و این مهم برخاسته از ادبیات و گفتمان اهل بیت^ است.
اما تمایز مبنایی ناظر به آن است که با طرح علوم مادر و مشرف مانند اخلاق، تولید روشمند علم بهخصوص علوم انسانی بر پایه آموزههای اسلامی ارتقا و تعالی خواهد یافت.