Abstract:
در سال ۱۳۳۶ق/۱۲۹۶ش به علت کاهش ریزشهای جوی و خشکسالی. کاهش محصولات کشاورزی:
به ویژه گندم و برنج، عرضه محصولات کم شد. از طرف دیگر به علت حضور نیروهای روسیه، عثمانی و
انگلستان در ایران» تقاضا برای آذوقه و غله زیاد شد. کمبود عرضه و افزایش تقاضا موجب گرانیء کمبود
و گاه نایابی مایحتاج اصلی مردم شد. تا جایی که بنا بر گزارشهای تاریخی در اثر قحطی یک سوم از
مردم آیران جان خود را از دست دادند. در این مقاله با مراجعه به منابع تاریخیء زندگی و معیشت سه
قشر مرفه، تهیدست و متوسط جامعة ایران در قحطی سال ۱۳۳۶ق/۱۲۹۶ش؛ و آسیبهای وارده بر هر
قشر بررسی شد.
Machine summary:
برگزاری این گونه مهمانیها در ایام قحطی نشان میدهد طبقه مرفه از نظر درآمد و تهیه انواع آذوقه و نان به هیچ روی در مضیقه نبودند و امکان پذیرایی از مهمانان برایشان فراهم بود.
برگزاری مهمانیها و صرف چند نوع غذا و دسر در آنها، در روزهای سختی که مردم به نان شب خود محتاج بودند و فقرا و تهیدستان در اثر گرسنگی جان خود را از دست میدادند، نمایانگر شکاف طبقاتی عمیق میان قشر مرفه و اکثریت نیازمند جامعة ایران است.
در محرم سال 1336ق/مهر1296ش، در بحبوبه مرگ و میر ناشی از گرسنگی که به نوشتة کاظمی«گرانی و سختی و قحطی امر نان هم به اعلاء درجه و مردم بسیار در زحمت هستند» (همان،395-394)، او برای رسیدگی به املاک خانوادگیاش به کردکلاه سفر میکند، به گردش در طبیعت زیبای شمال میپردازد و از بهترین خوراکهایی تناول میکند که از مرغ و ماهی و قرقاول تهیه شده بود (همان، 395-394).
سید محمد کمرهای در بارة آیندة این دسته از فقرای آبرودار، که هستی خود را در قحطی از دست دادند، اظهار نگرانی کرده و مینویسد: «اکنون که روزگار قحطی است اعیان و اشراف و حتی آمریکاییها و انگلیسی برای فقرا اعانه جمع میکنند، اما سر خرمن همه میگویند جنس ارزان شده است و دیگر از اعانه خبری نیست.
قشر ثروتمند جامعه به خصوص ملاکین و تجار از نظر تأمین آذوقه در مضیقه نبودند و هیچیک از آنان در اثر گرسنگی جان خود را از دست ندادند، آنها از رهاورد احتکار غله و افزایش قیمت آن سود بسیاری نیز به دست آوردند، با وجود این، مرفهان جامعه نیز از آثار قحطی در امان نماندند.