Abstract:
در این مقاله تلاش میشود بر اساس مختصات نظری نظریه آشوب، اصول و الزامات مرحله تبیین در فرایند تحلیل امنیت به دست آید. این هدف از طریق پاسخگویی به این پرسشها محقق میشود: بنیادهای معرفتی و اصول مفهومی و نظری نظریه آشوب چیست؟ و فرایند تبیین در چارچوب نظریه آشوب چه الزامات معرفتشناختی و روششناختی دارد؟ براساس اصول نظری و معرفتی نظریه آشوب، مرحله تبیین باید مبتنی بر اصول «شناخت سیستمی»، «اهمیت روابط درونی عناصر در مقیاس زمانی- مکانی مناسب»، «نامتوازنبودن میزان اثر اجزاء»، «حساسیت در خصوص شرایط اولیه» و «ساحت پیشبینی کوتاهمدت» شکل گرفته و علت وقوع پدیده را شناسایی و تشریح کند
Machine summary:
اين هدف از طريق پاسخ گـويي بـه اين پرسش ها محقق مي شود: بنيادهاي معرفتي و اصول مفهومي و نظري نظريه آشوب چيست ؟ و فرايند تبيين در چارچوب نظريه آشوب چـه الزامـات معرفـت شـناختي و روش شناختي دارد؟ براساس اصول نظري و معرفتي نظريه آشوب ، مرحله تبيـين بايـد مبتني بر اصول «شناخت سيستمي»، «اهميت روابط دروني عناصر در مقيـاس زمـاني - مکاني مناسب »، «نامتوازن بودن ميزان اثر اجزاء»، «حساسيت در خصوص شرايط اوليه » و «ساحت پيش بيني کوتاه مدت » شکل گرفته و علت وقوع پديده را شناسايي و تشريح کند.
نظريـه آشوب با تمرکز بر سيستم هاي آشوبناک نحوه شناخت ، تبيين و پيش بيني را دچار تحولي جدي کرده و مختصات متفاوتي براي اين مراحل پيشنهاد داده است .
ادعاي اصلي طرفداران نظريه بينظمي (آشوب ) اين است که در پـس «رفتـار بـه ظاهر تصادفي» پديده هاي مختلف از سيستم هاي هواشناسي گرفته تا سازمان ها و بازارهاي بورس نوعي نظم وجود دارد (نيکوکار و قربانيزاده ، ١٣٨٤: ١٤).
بر طبق نظريه آشوب ، اگر ما چنين سيستم هايي را براي مدت کافي زيـر نظـر قرار دهيم و حالات مختلف سامانه را در لحظات گوناگون زماني ثبت کنيم ، نظم ذاتي سيسـتم خود را نشان داده و شناخت پديده مورد مطالعه به صورت دقيـق و علمـي حاصـل مـي شـود.
براساس دو ايده اصلي نظريه آشوب ، مبني بـر تـأثير عميـق و گسـترده عناصر و اجزاء کوچک در سيستم هاي به ظاهر بينظم و همچنين حساسيت سيسـتم نسـبت بـه شرايط اوليه ، امکان پيش بيني قطعي و بلندمدت فراهم نيست .