Abstract:
بررسی معنا و یافتن مدلولات اثر ادبی به واسطه دالها و نشانههای روساخت متنی، همواره یکی از دغدغههای اصلی ناقد ادبی از دیرباز تاکنون بوده است. تحلیل گفتمان با رویکردها و شاخهها و نظرات متعدد و گوناگون خود در تلاش است روابط متقابل زبان و جامعه را گره گشایی کند؛ به بیانی دقیقتر تحلیل گفتمان با تکیه بر اشکال زبانی و نشانهها، در ورای خود نوعی مفهوم ایدئولوژیک را با هدف عملکرد اجتماعی بازخوانی میکند و در واقع ایدئولوژی در پس متون را مورد واکاوی و کنکاش قرار میدهد؛ از این رو تحلیل گفتمان رویکردی متن بنیاد است که متن را از جهت ملاکهای درونی و بیرونی بررسی میکند. نظریه تحلیل گفتمان انتقادی نورمن فرکلاف یکی از مشهورترین نظریات حوزه گفتمان کاوی به شمار میآید که در تلاش است ضمن بیان رابطه میان ملاکهای درونی و برونی متن، قدرت مسلّط جامعهای را که اثر ادبی در آن شکل گرفته از طریق سه محور توصیف، تبیین و تفسیر مورد واکاوی قرار دهد. بر این اساس پژوهش حاضر در صدد است با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی و ابزار کتابخانهای، داستان حضرت یوسف را بر پایهی نظریهی گفتمان انتقادی فرکلاف در سطوح سه گانه تحلیل نماید. دستاورد پژوهش حاضر نشان میدهد که میان زبان و بافت اجتماعی و بیرونی قصه حضرت یوسف در قرآن کریم انسجام و پیوند ناگسستنی وجود دارد و این قصه از جهت برجستگیهای برهانی، عاطفی و گفتمانی در سطح زبان، متناسب با موقعیت آن در کنعان و سپس در قصر فراعنه مصر شکل گرفته است.
Machine summary:
تحلیل گفتمان با رويکردها و شاخهها و نظرات متعدد و گوناگون خود در تلاش است روابط متقابل زبان و جامعه را گره گشایی کند؛ به بیانی دقیقتر تحلیل گفتمان با تکیه بر اشکال زبانی و نشانهها، در ورای خود نوعی مفهوم ایدئولوژیک را با هدف عملکرد اجتماعی بازخوانی میکند و در واقع ایدئولوژی در پس متون را مورد واکاوی و کنکاش قرار میدهد؛ از این رو تحليل گفتمان رويکردی متن بنياد است که متن را از جهت ملاکهای درونی و بیرونی بررسی میکند.
ساختارهای مختلف سه سطح (توصیف، تفسیر و تبیین) فرکلاف در سورهی یوسف (ع)، چگونه با مفاهیم ایدئولوژیک پسِ متن، همخوانی پیدا کرده است و در واقع رابطهی زبان و جامعه چگونه در این سوره جلوه یافته است؟ 2- پيشينه امروزه نقد و تحلیل آثار ادبی در قالب تحلیل گفتمان انتقادی، افزایش قابل توجهی یافته است، قرآن کریم نیز زمینه را برای این نوع تحلیلها فراهم آورده است.
پژوهشگران، تحلیل گفتمان را با تکیه بر نظریههای گوناگون و اشکال مختلف گفتمانی مورد بررسی و تحلیل قرار دادهاند که به چند نمونه از آنها اشاره میشود: - مقالهای تحت عنوان «تحلیل معناشناسی گفتمان در قصهی یوسف (ع)» در سال (1393) توسط فریده داودی به رشتهی تحریر در آمده است که نگارنده در این پژوهش با رویکرد زبان شناسی و نظریه «گرمس» به تحلیل محتوای سورهی یوسف (ع) و ارتباط نشانههای زبانی و موقعیت متن پرداخته است.
آقا گل زاده در کتاب گفتمان انتقادی این مرحله را چنین تعبیر میکند: «مرحلهی تفسیر را میتوان تحلیل متن بر مبنای آنچه در سطح توصیف بیان شده و با در نظر گرفتن بافت موقعیت و مفاهیم و راهبردهای کاربرد شناسی زبان و عوامل بینامتنی دانست.