Abstract:
خط مشی گذاری سرمایه انسانی اگر با بصیرت کافی صورت نگیرد، تبعات منفی بلندمدت
و کلانی را برای سازمان درپی داشته و مانع از تحقق ماموریت سازمان می شود. این اهمیت در
سازمانی هایی که محوریت اصلی آنها نیروی انسانی مومن و جهادی است، دوچندان می باشد.
هدف پژوهش حاضر، ارائه الگویی برای خط مشی گذاری در حوزه سرمایه انسانی بوده است.
دراین راستا، ابتدا با تحقیق در ادبیات موضوع خط مشی گذاری، خط مشی گذاری سرمایه انسانی و
خط مشی گذاری سرمایه انسانی در سازمان های نظامی امنیتی و همچنین مراجعه به پژوهش های
مشابه گذشته به شناسایی بیشتر موضوع و دستیابی به پروتکل مناسب جهت مراجعه به خبرگان و
مصاحبه از ایشان پرداخته شده است. در گام بعد، با استفاده از روش پژوهش کیفی و راهبرد
پژوهش گراندد تئوری غیرساختاریافته از 12 نفر از خبرگان واجد شرایط که سابقه
خط مشی گذاری در رده های راهبردی سازمان را داشته اند، مصاحبه صورت گرفته و هریک از
مصاحبه ها به صورت یک به یک مورد تحلیل کیفی و کدگذاری قرار گرفت. درپایان و با
جمع بندی کدگذاری ها، نظریه ای روایت شده است که با نگاه سیستمی شامل پنج بعد: اصلی
ورودی، فرایند، خروجی، نتایج و ارزیابی می باشد. در ذیل این ابعاد نیز مولفه های سیاست گذار
مطلوب، ارکان جهت ساز، مداقه، پایش، آرمان گرایی واقع بینانه و الگوگیری و درس آموزی، قرار
دارد.
Policy-making is the adoption of large-scale decisions that will be the framework for other decisions, have long-term implications for the organization. Policy-making, if not done with insight, results in a long-term negative impact on the organization and prevents the mission and mission of the organization. In the present study, we sought to provide a model for policy making in the field of human capital. In this regard, we first investigated the literature on policy making, human capital policy and human capital policy in military-security organizations to further identify the subject and achieve the appropriate protocol for referring to experts and interviewing them. In the next step, using the qualitative research method and the research strategy of the grounded theory of unstructured theory, 12 qualified experts were interviewed and each one was interviewed qualitatively and coded. Finally, by summarizing coding, a narrated theorem is a systematic look that includes five main dimensions of input, process, output, results, and evaluation.
Machine summary:
تأثیر عوامل محیطی بر خط مشی سرمایه انسانی (ونگ ، ١٩٩٨) در مقاله خود با استفاده از مدل داولینگ سه بعد را به عنوان ابعاد مؤثر بر سیاست های سرمایه انسانی سازمان ، ذکر کرده که عنصر محیط به خوبی در آن تشریح شده است : (رجوع شود به تصویر صفحه) نمودار ٤.
مؤلفه های مؤثر بر تدوین یک خط مشی خوب (منوریان ، محمدی و محمدی فاتح ، ١٣٩٥) (رجوع شود به تصویر صفحه) (لاوسن ، ١٩٩٨) در کتاب خود ، فهرست زیر را راجع به ویژگیهای یک خط مشی خوب سرمایه انسانی منتشر کرده است : «کمک کننده به انعطاف پذیری سازمان ، هم راستا با خط مشی سایر کارکردهای منابع انسانی، 1.
باتوجه به ظهور مفاهیمی چون حسابداری سرمایه انسانی و هزینه ـ فایده کردن در تصمیمات کلان خدمتی کارکنان و همچنین مورد غفلت نسبی واقع شدن چنین مفاهیمی (به واسطه تأکید بیشتر و به حق بر معنویات و موارد غیرمادی در سازمان )، اولا باید درخصوص مفاهیم جدید حسابداری سرمایه انسانی، فرهنگ سازی صورت بگیرد و ثانیا در خط مشیگذاریها توجه بیشتری به هزینه سیاست اتخاذشده به خصوص هزینه های پنهانی که به نسل های آتی منتقل میشود، لحاظ گردد و واحدی برای این موضوع در نیروی انسانی شکل گیرد (پیشنهاد میشود دفتر حسابداری سرمایه انسانی در معاونت نیروی انسانی شکل گیرد).