Abstract:
نوشتار حاضر در صدد است تاثیر عوامل فراطبیعی در معناداری زندگی را بر اساس دیدگاه جان کاتینگهام تبیین نماید. در این راستا ابتدا رویکردهای سه گانه ی «طبیعت گرایی، ناطبیعت گرایی، فراطبیعت گرایی» که ناظر به نظریه های معنای زندگی (هدف، ارزش، کارکرد) هستند تبیین شده و سپس به نقد و بررسی دیدگاه کاتینگهام در باب معنای زندگی پرداخته می شود. کاتینگهام خدا و جاودانگی روح را به عنوان دو عامل فراطبیعی در معنابخشی به زندگی لحاظ می کند. وی «هنجارهای تغییرناپذیر اخلاقی» را درباره ی عامل خدامحوری و استناد به مولفه ی «موفقیّت» را درباره ی جاودانگی روح به عنوان دو دلیل برای مبنای تایید خویش قرار میدهد. او در دلیلی که برای دیدگاه خدامحوری ارائه می دهد به تبعیت از دیدگاه فراطبیعتگرایی، نقش خدا را در معناداری، نه به صورت تشریعی و در قالب «امر و نهی الهی» محض، بلکه به صورت تکوینی و در قالب «قانون طبیعی» بیان میکند. از این روی میتوان دیدگاه های اختصاصی کاتینگهام در باب معنای زندگی را به قرار زیر معرفی نمود: الف) تفسیر معنا به «هدف ارزشمند»، ب) بهرهگیری از نظریه ی قانون طبیعی برای معنادار کردن زندگی، ج)پذیرش فراطبیعت باوری ترکیبی.
This essay is going to explain the effect of supernatural elements on the meaning of life from viewpoint of Cottingham. In this study, first, we illustrate the threefold approaches to the theories of meaning of life (perpose, value and function) , that is: naturalism, non-naturalism and supernaturalism, then explain the viewpoint of Cottingham (supernaturalism) on the meaning of life. Cottingham interpret the " meaning" as "valuable purpose", and believes that God and the eternality are supernatural elements that give meaning to the life. He enjoys two arguments for confirming his foundation: 1) unchangeable moral norms for theistic element and, 2) successfulness for the eternality. Cottingham in argument that presents through theism for giving life the meaning, uses of genetic foundation and natural law rather than merely divine command. He, at last, emphasizes on compound view (God and eternality) as his final view on giving life (that is, a life with valuable purpose) the meaning. Because of this, it can be said that the special views of Cottingham are: 1) interpretation of the meaning as a valuable purpose, 2) enjoying natural law for giving life the meaning, 3) believing on compound supernaturalism.
Machine summary:
بنابراین معنا در جهانی که صرفاً بهکمک علم شناخته میشود بهدست میآید و زندگی نیز تا زمانی معنادار است که بر انسانها تأثیر بزرگی داشته باشد و به آنها کمک کند، بدون اینکه به وجود خدا و روح نیاز باشد (متز 1390: 95).
این استدلال که روایت دیگری از نظریۀ «عدالت» (justice theory) بهشمار میرود مدعی است که امر الهی منبع دلایل اخلاقیِ مربوط به عمل است، بهنحویکه اگر خدا نباشد هیچ عدالتی، یا بهتعبیر عامتر هیچ اخلاقی، وجود نخواهد داشت (متز 1389 الف: 124)؛ درنتیجه زندگی نیز بیمعنا خواهد بود.
3 ایشان معتقدند کاتینگهام معناداری زندگی را به هنجارهای تغییرناپذیر اخلاقی (invariant moral norms) گره زده است، بدین صورت که زندگی انسان در سایۀ چنین هنجارهایی معنادار میشود که در امر و نهی الهی ظهور پیدا میکنند (Cottingham 2005a: ch.
برخی از افرادی که معنای زندگی را به «هدف زندگی» تفسیر کردهاند معتقدند اگر منظور از هدفدارى هدف خداوند از خلقت باشد، در این صورت وجود خداوند شرط لازم و کافی معناداری زندگی خواهد بود؛ ولی جاودانگی شرط لازم نیست، زیرا براساس خدامحوری (شرط لازم و کافی) معناداربودن زندگی درصورتی است که یک موجود کاملاً روحانی وجود داشته باشد که آفرینندۀ عالم طبیعت باشد و درعینحال دانای مطلق، قادر مطلق، و خیرخواه محض نیز باشد.
بنابراین، باتوجهبه اینکه کاتینگهام برای معنادارساختن زندگی هم خدا را مبنا قرار میدهد و هم از جاودانگی روح بهره میبرد، ازاینرو میتوان گفت دیدگاه او نیز در متوسلشدن به عامل فراطبیعت برای معناداری دیدگاهی ترکیبی است.