Abstract:
از میان انواع مختلف ادبیات شفاهی، قصه و افسانه به دلیل داشتن درون مایه غنی قابلیت بررسی خاستگاه و جلوه های مردم شناختی، جامعه شناسی، روان شناسی و ... را دارد. برخی جامعهشناسان بر این باورند که دانسته هایشان درباره نهاد خانواده در گذشته ایران بسیار ناچیز است؛ بنابراین داستان بهویژه داستان های عامیانه می تواند روشنگر بخشهایی از زندگی اجتماعی گذشته باشد که از چشم جامعهشناسان دور مانده است. یکی از موضوعات مورد توجه در مطالعات جامعه شناسی در نهاد خانواده، موضوع قدرت است. شناخت شیوه های توزیع قدرت در خانواده در دوره های گذشته نشان دهنده بسیاری از تحولات اجتماعی است. در این مقاله ساختار قدرت، شیوههای اعمال آن و نوع مقاومت در برابر قدرت و همچنین منابع تولید قدرت در روابط خانوادگی در 93 قصه عامیانه به روایت فارس به شیوه تحلیل محتوا بررسی شده است با این هدف که روشن شود ساختار قدرت در خانواده در قصه های عامیانه چگونه است. نتیجه این پژوهش نشان می دهد ساختار قدرت در خانواده سلطه گرایانه و بیشتر از نوع سلطه پدر در ارتباط با فرزند است. در روابط زن و مرد علاوه بر تسلط، ارتباط صمیمی و مشروع دیده میشود که زنان بر اساس ایدئولوژیهای سنتی، قدرت مرد را حتی در روابط صمیمی می پذیرند. شیوه های اعمال قدرت بیشتر مجبورسازی، اما نوع مقاومت بهویژه مقاومت دختران در برابر سلطه، فعالانه و مقاومت پسران در ارتباط با پدر به دلایلی منفعلانه است. در میان منابع تولید قدرت در خانواده باورهای جنسیتی، منابع اقتصادی- اجتماعی، درایت بهویژه درایت فرزند و حیله بیشترین سهم را دارند.
Machine summary:
در اين مقاله ساختار قدرت ، شيوه هاي اعمال آن و نوع مقاومت در برابر قدرت و همچنين منابع توليد قدرت در روابط خانوادگي در ٩٣ قصۀ عاميانه به روايت فارس به شيوة تحليل محتوا بررسي شده است با اين هدف که روشن شود ساختار قدرت در خانواده در قصه هاي عاميانه چگونه است .
نتيجۀ اين پژوهش نشان ميدهد ساختار قدرت در خانواده سلطه گرايانه و بيشتر از نوع سلطۀ پدر در ارتباط با فرزند است .
با توجه به آنچه گفته شد در اين مقاله ساختار قدرت در خانواده و چگونگي بازنمايي آن در روابط خانوادگي در قصه هاي عاميانۀ فارس ، بررسي ميشود تا به دو پرسش زير پاسخ داده شود: ١.
همچنين بايد افزود در داستان هاي عاميانـه پسـر در خانواده معمولا با پدر و کمتر با مادر و زن پدر روبه رو ميشود؛ در غير اين صـورت فعالانه در برابر آن ها مقاومت ميکند؛ اين در حالي است که زن پدر در بيشتر مـوارد بـا دختر مقابل ميشود و به دليل همراهي پدر با او همچنين عدم حضور فعال پدر در خانـه با سکوت دختر مواجه ميشود؛ مثلا در داستان «دختـر مـاه و سـتاره »، زن پـدر، دختـر شوهر را آزار ميدهد، در حالي که پدر نه مخالفت ميکند و نـه در جريـان رابطـه قـرار ميگيرد؛ اما وجود نمادين گاو در زير ساخت اين روايت سبب برجسـته سـازي قـدرت مادر در دفاع از فرزند در مقابل نامادري همچنين شخصيت دوگانۀ نامـادري نسـبت بـه فرزند شوهر و فرزند خود ميشود.