Abstract:
تمثیل جزء اصطلاحاتی است که حوزهی معنایی وسیعی را در بر میگیرد، اما در شعر و بلاغت فارسی عمدتاً در سه حوزهی تشبیه، ضرب المثل و روایتهای داستانی یا آلیگوری به کار رفته است. از طرفی خاستگاه تمثیل را بیشتر در فلسفه و کلام دانستهاند تا خود ادبیات؛ از این رو رابطهی آن با متون خرد گرا یک رابطهی مستقیم است. در تاریخ ادبیات فارسی، حکیم ناصر خسرو قبادیانی شاعر قرن پنجم هجری یکی از برجستهترین تولیدکنندگان متنهایی است که از مضامین تمثیلی به ویژه در اشعارش به شکل قابل توجهی استفاده کرده است و این از دیدگاه نقد ادبی قابلیت تحلیل و بررسی بسیار دارد. در این مقاله میزان گرایش ناصر خسرو به استفاده از انواع تمثیل و مضامین تمثیلی نشان داده شده است و از طرفی تأثیر مبانی فکری و عقیدتی دستگاه اسماعیلیه در چگونگی به کارگیری این مضامین واکاوی شده است. ناصر خسرو در اشعارش عمدتاً از تشبیه تمثیلی و روایتهای داستانی یا آلیگوری نسبت به دیگر اشعار تمثیل استفاده کرده است. در تمثیلهای او لایهی بیرونی یا روساخت قصه و تشبیه مجموعهای است از تصاویر، اشخاص، اشیا و اعمالی که در زیر ساخت خود یک پیام اخلاقی یا تعلیمی و یا یک ایدهی ذهنی را در بر دارد.
Machine summary:
٨ مضامين تمثيلي در اشعار ناصرخسرو / فصل نامۀ تحقيقات تمثيلي در زبان و ادب فارسي دانشگاه آزاد اسلامي ـ واحد بوشهر شماره سي و سوم - پاييز ١٣٩٦ - از صفحۀ ٨ تا ١٩ * مضامين تمثيلي در اشعار ناصر خسرو 2 سيد احمد حسيني کازروني ١، ليلا خياطان ١- استاد گروه زبان و ادبيات فارسي ، واحد بوشهر، دانشگاه آزاد اسلامي ، بوشهر، ايران ٢- دانشجوي دکتري زبان و ادبيات فارسي ، واحد دزفول ، دانشگاه آزاد اسلامي ، دزفول ، ايران چکيده : تمثيل جزء اصطلاحاتي است که حوزه ي معنايي وسيعي را در بر مي گيرد، اما در شعر و بلاغت فارسي عمدتاً در سه حوزه ي تشبيه ، ضرب المثل و روايت هاي داستاني يا آليگوري به کار رفته است .
در تاريخ ادبيات فارسي ، حکيم ناصر خسرو قبادياني شاعر قرن پنجم هجري يکي از برجسته ترين توليدکنندگان متن هايي است که از مضامين تمثيلي به ويژه در اشعارش به شکل قابل توجهي استفاده کرده است و اين از ديدگاه نقد ادبي قابليت تحليل و بررسي بسيار دارد.
چرا که "اگر تمثيل را مشبه به اي ملموس براي مشبهي معقول بدانيم ، شاعر ناگريز است از حکايات و داستان هايي به عنوان مثل استفاده کند که براي مخاطبان عصر خود شناخته شده باشد"(بهبهاني ،٤٣:١٣٨٧) رفتم بر دربانش و گفتم سخن خويش گفتا مبر اندوه که شد کانت به گوهر درياي معين است در اين خاک معاني هم در گرانمايه و هم آب مطهر (ديوان اشعار:٥١١) ناصر خسرو در اين ابيات دو تمثيل گوهر در کان : معدن و مرواريد در دريايي براي بيان مفاهيم عميق ديني به کار مي برد او از عقايد اسماعيلي که بر اصل و مبناي ظاهر و باطن و تمايز نهادن جهان بيروني و مادي با جهان دروني و روحاني است بهره مي گيرد.