Abstract:
ب
روابط ساختاری موجود در یک متن ادبی فراتر از مقولة روابط دستور زبان پدید
میآیند و به همین دلیل اگر از سطح معانی زبانی و دستوری موجود در یک اشر
ادبی فراتر رفته, روابط ادبی موجود را بیابیم» در آن صورت به معنای مورد نظر
نویسنده پا شاعر دست مییابیم. با در نظر گرفتن این اصول بنیادی در شناخت
یک اثر و به کار بردن آنهاء میتوان از برخی لغزشها در درک متون در امان
ماند. با این همهء در هر دوران و بر اساس خوانشهای جدید از متن نیز میتوان
به درک معانی جدیدی دست یافت. بر این اساس در این مقاله با نگرشی به شرح
غزلیات سعدی اثر دکتر خلیل خطیب رهبر به بیان نکاتی در خصوص برخی از
ابیات غزلیات اشاره شده است.
Machine summary:
گر يك نظر به گوشة چشم ارادتي با ما كني و گر نكني، حكم از آنِ توست (سعدی، 1376: 432) روي ار به روي ما نكني حكم از آنِ توست بازآ كه روي در قدمانت بگستريم (همان: 573) * در غزل 184 ــ ب بیت 6 آمده: چه باشد ار به وفا دست گيردم يك بار گرَم ز دست به يك بار بر نمىگيرد در توضیحات خطیب رهبر پیرامون بیت آمده که: «اگر یار مرا یکسره از میان بر نمیدارد، چه میشود اگر یک نوبت به وفاداری به دستگیری من بکوشد؟» (خطيب رهبر، 1377: ج 1، 271).
با توجه به آنکه دست گرفتن کنایه از یاری و کمک کردن است، معنی بیت چنین خواهد بود: اگر یار به یک باره مرا مورد یاری و التفات خود قرار نمیدهد، چه میشود اگر يك بار ( در یک نوبت) به وفاداري مرا ياري دهد و دستگيري كند؟ * در غزل186 ــ ط بیت 3 آمده: ديدار دلفروزش، در پايم ارغوان ريخت گفتار جانفزايش، در گوشم ارغنون زد در شرح غزليات خطیب رهبر پیرامون بیت آمده: «چهرة دلآرایش، گل ارغوان در قدم من نثار کرد...
با توجه به اینکه پروا داشتن کنایه از توجه و التفات داشتن است؛ شرح این قصه مگر شمع برآرد به زبان ورنه پروانه ندارد به سخن پروایی (حافظ، 1369: 542) معني بيت چنین خواهد بود: بار پروردگارا، دلي كه صاحبش از حال آن بيخبر و نسبت بدان بيتوجه است، چگونه دست عشق توانسته در آن بارگاه عشق را بنياد نهد؟ * در غزل 190 ــ ب بیت 7 آمده: زِ هر نبات كه حسنىّ و منظرى دارد به سرو قامت آن نازنين بدن چه رسد؟ دکتر خطیب رهبر در توضیحات خود آورده: «زهر: در لغتنامه دهخدا ذیل «نازنین بدن» با نقل همین بیت به استشهاد «زهی» به جای «زهر» آمده که درست مینماید.