Abstract:
شکار جرگه که از دوره شاهعباس اول در سواحل دریای مازندران رواج یافت، بهطورجدی به زیستگاه ببر مازندران آسیب زد. در دوره ی قاجار، به علت شکارهای بیرویه و تفریحی شاهان و شاهزادگان قاجار، استفاده تزئینی و تجاری از پوست ببر، شکار ببر توسط روستائیان و دامداران و نگهداری ببر در اسارت، تعداد ببرهای مازندران بهشدت کاهش یافت و نسل ببر در مرز انقراض قرار گرفت. در دوره رضاشاه، باوجود اجرای طرح خلع سلاح، تغییری در شرایط ببرها ایجاد نشد. سرانجام، در دهه چهل شمسی آخرین ببر مازندران، شکار و نسل آن منقرض شد. خواست بنیادی این پژوهش بررسی نژاد، پراکندگی جغرافیایی و دلایل انقراض ببر مازندران است.
Machine summary:
به نوشتهی سیفالدوله (فرزند فتحعلی شاه) که در سال 1279 ق به گیلان و مازندران سفر کرد، در منطقه رودبار تعداد ببرها بسیار زیاد بود (سیفالدوله، 1364: 30).
تنها مسلم است که در بعضی از مناطق کوهستانی، بهویژه در منطقه رودبار تعداد ببرها قابلتوجه بود و این منطقه را میتوان یکی از پناهگاههای اصلی ببر تا پایان دوره قاجار دانست.
عوامل کاهش جمعیت ببر مازندران در دوره قاجار در دوره قاجار، علاوه بر انحطاط اقتصادی و سیاسی کشور، حیاتوحش و مخصوصا حیوانات باشکوه مانند ببر نیز بهشدت تحتفشار قرار داشتند و تعداد آنها به طرز جبرانناپذیری کاهش یافت.
حتی در بعضی از مناطق تعداد حیوانات وحشی به حدی زیاد شده بود که به مزارع آسیب میزدند (پولاک، 1361: 128)؛ اما به دلیل قاچاق اسلحه به ایران در دوره ناصرالدینشاه، تعداد سلاحهای موجود در دست مردم تا پایان دوره او و اوایل دوره مظفرالدین شاه به طرزی بیسابقه افزایش یافت.
کلنل ییت که در دوره ناصرالدینشاه به ایران سفر کرد، مینویسد که در سال 1888 م/ 1305-1306 ق در گردنه گرگان قرقاول بهوفور یافت میشد، ولی اکنون (1894 م/1312 ق) به خاطر افزایش بیش از اندازه تفنگ و شکار بیرویه، تعداد قرقاولها بهشدت کاهشیافته و انتظار میرود که نسل آنها در چند سال آینده بهطورکلی منقرض شود (ییت، 1365: 193).
سهام الدوله که در 13 ربیعالثانی همان سال از باغوحش دوشان تپه بازدید کرد، پنج ببر مازندران در آنجا مشاهده کرد که یکی از آنها بسیار بزرگ و باشکوه بود (سهام الدوله بجنوردی، 1374: 45).